تاریخی که امروز مینویسیم ۲۶ آبان سال ۱۳۹۹ است. دقیقا یک سال پیش در چنین روزی اعتراضاتی که دو روز بود شعلهور شده و اکنون تقریبا سراسر ایران را دربرگرفته بود وارد مرحلهای جدید شد. مردم در صادقیه بنرهای خامنهای را به آتش میکشیدند، انگشتر نمادین خمینی در شهریار در حریق میسوخت و دانشجویان در دانشگاه تهران تجمعات اعتراضی برپامیکردند؛ در محوطه دانشگاه فریاد میزدند: «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا!»، «ملت گدایی میکند، آقا خدایی میکند!». دانشجویان با شعارهایی اینچنین با مردم معترض کوچه و خیابان اعلام همبستگی میکردند.
بازار در اغلب شهرها به حالت تعطیل درآمده. اخبار پراکندهای از دستگیریهای فلهای و کشتار در جریان درگیریهای شدید بین مردم معترض و نیروهای سرکوب جسته و گریخته در فضای مجازی منتشر میشود.
کشتار بزرگ اما هنوز در راه است.
سید علی خامنهای در این شب، بر اساس خبری که رویترز بعدها با استناد به گزارش منابع نزدیک به بیت منتشر کرد، جلسهای اضطراری برقرار میکند. خامنهای از دیدن تصویر خویش در حریق سخت برآشفته و خشمگین است. رویترز گزارش میدهد: « آن شب خامنهای در اقامتگاه رسمی خود در مجتمعی حفاظتشده در مرکز شهر تهران، با مقامات ارشد، اعم از معاونتهای امنیتی، رئیسجمهور حسن روحانی و اعضای هیئت دولت دیدار و گفتگو داشت. در این جلسه که از طریق ۳ منبع نزدیک به حلقه معتمدین علی خامنهای به رویترز گزارش شده است، رهبر ۸۰ ساله که همیشه حرف آخر را در همهی امور کشور میزند، صدایش را بلند کرده و با فریاد از نوع برخورد با ناآرامیها انتقاد کرد. او از به آتش کشیده شدن تصویر خود توسط مردم و تخریب مجسمه بنیانگذار جمهوری اسلامی، آیت الله روحالله خمینی، خشمگین شده و گفته:
جمهوری اسلامی در خطر است. برای پایان دادن به آن، هر کاری لازم باشد انجام دهید. دستور من این است!»
رویترز از قول مقام گزارش دهندهی خود در این مطلب نوشت:
« امام ما فقط به خدا پاسخگوست. او به مردم و انقلاب اهمیت میدهد. او بسیار قاطع بود و گفت که این تظاهرات به پاسخی کوبنده نیاز دارد و این آشوبگران باید خرد شوند.»
هنوز ابعاد هولناک جنایتی که جمهوری اسلامی از پس این فرمان مرتکب شد روشن نشده است. هنوز کسی نمیداند که مزدوران خامنهای چند ایرانی را در آن روزها کشتند. میدانیم که پس از این دستور اینترنت به طور کامل قطع شد و کشور در خاموشی فرو رفت. عوامل سپاه، بسیج، نیروهای لباس شخصی و انتظامی پشت درهای بسته با تسلیحات سنگین نظامی و ابزار پیشرفتهی سرکوب به جنگ مردم بیدفاع و بی سلاح خیابانها، به جنگ پابرهنگان و تهیدستان رفتند و حمام خون براه انداختند. نمیدانیم چه تعداد از جوانان معترض و کودکان و شهروندان بیگناه را در آن روزها بازداشت و شکنجه کردند. ولی میدانیم که با ۲۶ آبان ۱۳۹۸ لکهی سیاهی در تقویم پدیدار شد که نقطهای بیبازگشت را در تاریخ جمهوری اسلامی ترسیم میکند. از آن نقطه به بعد روزهای نظام همگی روزهای سقوط و زوال شدند و ما شهروندان همگی براندازان نظام. از این راه برای هیچ یک از ما دیگر بازگشتی نیست: یا ایران، یا نظام جمهوری اسلامی! تنها یکی از این دو ماندنیست.
کاور ویدیو کلیپ اثر: Yazdegerd 3rd