آخرین شب چهارشنبهی سال ۱۳۹۶ بود. سهشنبه ۲۲ اسفندماه در دیزَج مَرگَور، منطقهای سرگردان میان عنوان روستا، شهرک و شهر در ۵۰ کیلومتری جنوب ارومیه و در ارتفاع ۳۳۰۰ متری از سطح دریا، میان کوههای دالامپر، در نقطه صفر مرزی با عراق و ترکیه، «چوارشمه کوله» بود. شاکر (فرهاد) بهروزی، فرزند سلیم، ۳۰ ساله، در شب چهارشنبه سوری، شام را در خانهی دامادشان مهمان بود. شاکر پس از شام به همراه چند تن از دوستان خود به مغازهی برادران عزیزی میرود. حوالی ساعت ۸ شب مشغول بازی تخته نرد بودند که ناگهان صدای تیراندازی و داد و فریاد از بیرون مغازه میشنوند. افرادی ناشناس به سمت یک پدر و پسر شلیک کرده بودند.
شاکر و دوستانش که برای کمک به بیرون مغازه دویده بودند، آن دو نفر را به درمانگاه دیزج حمل میکنند. پس از مدتی کوتاه یک آمبولانس برای انتقال فرزند به بیمارستان میرسد. برای پدر آمبولانس دیرتر میرسد. او در آن شب میمیرد.
نامش مامل محمدی بود؛ یکی از اعضای سپاه پاسداران منطقه. فرزندش، هیمن، ۸ ساله زنده میماند. آنها همسایهی شاکر بهروزی بودند. یک روز پس از این واقعه گروه «ههلوکانی زاگروس» (عقابهای زاگرس) مسئولیت این قتل را به عهده میگیرد.
یک سال بعد، شهریورماه ۱۳۹۷ شاکر بهروزی به عنوان «خودمعرف» به وزارت اطلاعات میرود. پیش از آن «دبیرخانه کمیسیون اماننامه» وزارت اطلاعات برای شاکر بهروزی که در اقلیم کردستان عراق پس از چندماه عضویت در حزب دمکرات از عضویت این حزب خارج شده بود، اماننامهای صادر کرده و به وی به عنوان «نادم و فریبخورده» کتبا و رسما ضمانت داده بود، که امنیتش در ایران از سوی جمهوری اسلامی به خطر نخواهد افتاد. شاکر پس از ۱۴ روز بازداشت و بازجویی آزاد میشود. ۳ ماه بعد اما شعبه ۱۱۴ دادگاه عمومی ۲ ارومیه بهروزی را بابت «ورود و خروج غیرقانونی» به دو ماه حبس تعلیقی محکوم میکند.
در خصوص «ورود و خروج غیرقانونی» اهالی منطقهی مرگور که عمدتا از طریق کشاورزی و دامداری امرار معاش میکنند، باید در نظر داشت:
عشایر سورجی در کردستان عراق که نزدیک به مرز کنونی زندگی میکنند، قرنهاست که دام خود را برای چرا در زمان ییلاق به مراتع مرگور در ایران میآورند. در آنسوی مرز، در ترکیه نیز منطقهای هست با نامی بسیار شبیه و همریشه: گَور (گَهوهر). در شمال مرگور هم دهستانی هست به نام «ترگور». این تشابه نامی و همجواری جغرافیایی، نشان از رابطه و درهمتنیدگی زندگی مردمان این منطقه دارد. بسیاری از اهالی مرگور با مردم آنسوی مرزها در ترکیه و عراق رابطه خویشاوندی و خانوادگی دارند.
سه ماه از صدور این حکم نگذشته بود که اوایل اسفندماه ۱۳۹۷ شاکر بهروزی توسط اطلاعات سپاه بازداشت میشود. پس از یک ماه بازداشت و بازجویی در اطلاعات سپاه، ۱۰ فروردین ۱۳۹۸، او را برای مدتی کوتاه به زندان ارومیه میفرستند. سپس در اردیبهشت ۱۳۹۸ شاکر را از زندان ارومیه برای مدتی بسیار طولانی به بازداشتگاه اطلاعات سپاه انتقال میدهند. زمان انتقال بهروزی از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به بند سیاسی زندان ارومیه در فروردین ۱۳۹۹ مصادف است با:
- جلسهی دادگاهی به مدت ۳ دقیقه
- به ریاست قاضی علی شیخلو
- در شعبه دوم دادگاه انقلاب ارومیه
- که منجر به صدور حکم ۵ سال حبس
- به اتهام عضویت در حزب دمکرات کردستان شد.
در همان بهار ۹۹، اطلاعات سپاه و قوه قضائیه یک پروندهی جدید با اتهاماتی جدید برای شاکر بهروزی تهیه میبینند. در این پرونده قرار است او را اینبار به اتهام «بغی» از طریق «عضویت در حزب کومله» – حزبی که علنا سالها در جنگ با حزب دمکرات بود و هنوز هم با آن دشمنی دارد – و قتل مامل محمدی، شخصی که شاکر بهروزی در شب چهارشنبهسوری ۱۳۹۶ به کمک او و فرزندش هیمن شتافته بود و آنها را به درمانگاه برده بود، محکوم کنند.
شهریور ۱۳۹۹ این پروندهسازی به نتیجه میرسد و شاکر اینبار:
- در شعبه ۲ دادگاه انقلاب ارومیه
- به ریاست قاضی علی شیخلو
- به اتهام بغی از طریق عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام (کومله) و قتل یکی از اعضای سپاه پاسداران (مامل محمدی)
- به اعدام محکوم شد.
وکیل بازجو

وکالت شاکر بهروزی بر عهدهی وکیل پایه یک دادگستری، وهاب جعفری بود.
شاکر این وکیل را پس از این دادگاه عزل میکند.
چرا؟
خبرگزاری هرانا در خصوص جزئیات این جلسه دادگاه به نقل از منبعی مطلع از نحوه برگزاری آن توضیح میدهد:
«آقای بهروزی از مدتی قبل وکیلی را به انتخاب خود برای پروندهاش انتخاب کرد. در جریان جلسه دادگاه که با حضور وهاب جعفری، وکیل وی برگزار شد، قاضی اتهام عضویت در کومله را به آقای بهروزی تفهیم کرد و او را مورد محاکمه قرار داد اما آقای بهروزی این اتهام را نپذیرفت و وکیل وی آقای وهاب جعفری در دادگاه گفت که «چرا شما این کار را کردید و عضو بودید ولی نمیخواهید اعلام کنید». نهایتا بین آقای بهروزی و وکیلشان درگیری لفظی پیش آمد و به زندان بازگشت. بعد از چهار روز مجددا آقای بهروزی را به دادگاه منتقل کردند و در آنجا دادنامهای را مقابل او گذاشتند و گفتند امضا کن و آقای بهروزی گفت تا دادنامه را نخوانم آن را امضاء نمیکنم. نهایتا اجازه میدهند چند خط اول دادنامه که مربوط به اتهام بوده را بخواند اما وقتی بخش محکومیت خود را خواست بخواند دادنامه را از او گرفتند و نگذاشتند بخواند و او هم به همین دلیل دادنامه را امضا نکرد و مجددا به زندان بازگردانده شد. آقای بهروزی در زندان نامهای به دادگاه نوشت و وکیل پیشین خود را عزل و وکیل جدیدی جایگزین وی کرد. وکیل جدید آقای بهروزی نیز امروز به دادگاه رفته و پرونده را مطالعه کرده و به آقای بهروزی گفته حکم اعدام برای او صادر شده است.»
این حکم یک سال بعد، ۱۶ تیرماه ۱۴۰۰ توسط دیوان عالی قضائی نقض و مجددا به دادگاه انقلاب ارومیه ارجاع داده شد.
اما تنها چهارماه پس از صدور اولین حکم اعدام توسط دادگاه انقلاب، در دیماه ۱۳۹۹ دومین حکم اعدام نیز از سوی:
شعبه ۱ دادگاه کیفری ارومیه
- به ریاست قاضی حسن زارع و مستشاری حمید جالیزبان
- بابت قتل یکی از اعضای سپاه پاسداران (مامل محمدی)
- برای شاکر بهروزی صادر شد.
همین حکم دو روز پیش، ۶ مهر ۱۴۰۰ در دیوان عالی قضائی مستقر در قم تائید شد.
شاکر بهروزی ۱۲ شاهد دارد. در یک استشهادیه کتبی شهود شاکر اعلام کردهاند، او در شب وقوع قتل در کنار آنها بوده و نه در محل قتل و همراه آنان برای نجات جان قربانیان واقعه تلاش و آنها را به درمانگاه منتقل کرده. قاضی ولی حاضر به شنیدن شهادت آنها نشده است.
شاکر بهروزی شاکی ندارد. خانوادهی مقتول او را قاتل نمیشناسد. اعضای خانواده اعلام کردهاند، حاضرند در هر دادگاهی شهادت بدهند که شاکر بیگناه است. آنها از طرف اطلاعات سپاه تحت فشار قرار گرفتهاند که اگر شکایت نکنند، از حقوق بنیاد شهید خبری نیست.
شاکر بهروزی در دادگاه به ارتکاب جرم اعتراف نکرده است. حکم دادگاه “با علم قاضی” طبق ماده ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی صادر شده. شاکر بیش از یک سال در بازداشتگاه اطلاعات سپاه تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار گرفته و این موضوع را در حضور قاضی نیز بیان کرده است.
هیچ سلاحی از شاکر بهروزی کشف نشده. تحقیقات قضائی موفق به ارائه هیچ مدرکی نشده است، که بتواند جرائم نسبت داده شده به وی را اثبات کند.
شاکر (فرهاد) بهروزی بیگناه است.