17.8 C
Tehran
پنج‌شنبه 10 فروردین 1402

از اسیدپاشی تا سم‌پاشی− حملات جمهوری شیمیایی به زن

در آخرین آمار منتشر شده در خصوص مسمومیت‌های سریالی...

مسئولیت شهروندی در دموکراسی− شاهزاده در گفتگو

در آخرین روز «کنفرانس امنیتی مونیخ» که از جمعه،...

آبادان، اشرف، کلن – شکست طلسم مجاهدین

روی جلد شماره ۴۴/۲۰۲۱ مجله تسایت، منتشره در ۵...

از فرشته و باد، از مادرانِ آه – ۱۸ تیر

وقتی بتول حسینی پنج ماه پیش از کرمان به تهران آمد، هوا سرد بود. جسد پسرش بهنام را سربازان گمنام به بیمارستان لقمان داده بودند. به لقمان گفته بودند، بگوید: ملاقات ممنوع! مادران فرزندانی دیگر نیز همان شب به لقمان آمدند. کنار مادر بهنام روی نیمکت نشستند. یکی از آنها مادر سعید زینالی بود.

از ۲۲ سال پیش آمده بود؛ از ۱۸ تیر ۱۳۷۸. اکرم می‌گفت: «مادر بهنام، باورتان نمی‌شود، استخوان‌هایش صدا می‌دهد از درد. این درد مال همه‌ی مادران است؛ تک‌تک مادران از ۵۷ تا امروز.» مادر سعید از روزهایی که آمده بود می‌گفت: «آن موقع من تنها بودم. چند نفر بودیم. مادر فرشته علیزاده بود، که خدا روحش را شاد کند، فوت کرد. او با من بود.»

اکرم نقابی از معدود کسانیست که مادر فرشته را دیده، دردش را کشیده و از او به جای مانده است. فرشته، دختری که با آخرین نگاهش از پشت حصار آهنین ماشین سرکوب حزب‌الله، که او را آن روز با خود برد و آنقدر با کابل زد که حداد، قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، دستور داد، پس از ناپدید شدن زخم‌های شکنجه، او را به اوین ببرند؛ فرشته، دختری که آن روز در شکنجه‌گاه حزب‌الله جان داد و به ستاد «معراج» عروج داده شد تا تن‌اش را به خاک خاوران ببرند و روحش… مادر فرشته شش ماه بعد از غم مرگ دخترش دق کرد و مرد. 

واژه‌ی روح در صدا و ریشه‌ی خود، «ریح» را دارد؛ از عبری می‌آید و معنای آن باد است، از اینرو: «در جانی دمیده می‌شود»، «پرواز می‌کند»، «حیات می‌بخشد». یا مثل فرشته هر سال ۱۸ تیر که می‌شود، وزیدن می‌گیرد. آتش می‌زند. «تش‌باد» می‌شود. یا با مادر بهنام، مثل «لوار» از بیابان‌های کرمان برمی‌خیزد و در برابر لقمان روی نیمکتی می‌نشیند – در انتظار مادران داغدار، مادران آه، تا بیایند از ۱۸ تیر، از خاوران و فرشته علیزاده و سعید زینالی، با شیرپیشه و احمدی از آبان ۹۸ و با شهناز از کریم‌بیگی و از ۸۸ 

سحر
سحر
اگر امروز نتوانم موی خود را محکم بگیرم و خویش را از این باتلاق بیرون بکشم، بی تردید هم خودم و هم اسبی که سوار بر آن در راهم، هر دو غرق خواهیم شد.

بیشتر از همین نویسنده

حیدر قربانی را مخفیانه اعدام کردند. برادرش، حسن قربانی بازداشت شد

۱ ساعت پس از اعدامش با خانواده‌‌ی حیدر قربانی تماس می‌گیرند، بیایید ملاقاتش، قرار است به تهران منتقل شود. آنها را به قبرستان می‌برند. برادرش، حسن را بازداشت می‌کنند... نام این اعمال هرچه باشد، اعدام نیست...

فراگیری اعتصابات کارگری و نشانه‌های آغاز سرکوب

اعلام همبستگی تشکل‌های کارگری جهانی از گسترده‌ترین اعتصابات دهه‌های اخیر ایران. پیوستن کارگران نیروگاههای برق تبریز و تهران به اعتصابات. علائم آغاز سرکوب

گشتاپوی اسلامی: از سلول تا خانه

در روند سریع شکل‌گیری تحولات اخیر پیرامون اعتصابات در زندانها، امضای آقای معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی، امین وزیری، چهره جوان، جدید، جاه‌طلب و جنایتکار رژیم در دستگاه قضا را به راحتی می‌توان تشخیص داد.

دیدگاهتان را بنویسید

Please enter your comment!
Please enter your name here

مطالب مرتبط

آخرین مطالب

سم به اختیار نظام

نگاهی به پراکنش حملات شیمیایی اخیر به دانش‌آموزان و نیم‌نگاهی به سیاست «جوانی جمعیت» رژیم

از اسیدپاشی تا سم‌پاشی− حملات جمهوری شیمیایی به زن

در آخرین آمار منتشر شده در خصوص مسمومیت‌های سریالی دانش‌آموزان در مدارس ایران زهرا شیخی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس امروز صبح گفت که «از...

مسئولیت شهروندی در دموکراسی− شاهزاده در گفتگو

در آخرین روز «کنفرانس امنیتی مونیخ» که از جمعه، ۲۸ تا یکشنبه ۳۰ بهمن ماه در هتل «بایریشه هوف» این شهر در جریان بود،...