19.9 C
Tehran
پنج‌شنبه 10 فروردین 1402

از اسیدپاشی تا سم‌پاشی− حملات جمهوری شیمیایی به زن

در آخرین آمار منتشر شده در خصوص مسمومیت‌های سریالی...

مسئولیت شهروندی در دموکراسی− شاهزاده در گفتگو

در آخرین روز «کنفرانس امنیتی مونیخ» که از جمعه،...

آبادان، اشرف، کلن – شکست طلسم مجاهدین

روی جلد شماره ۴۴/۲۰۲۱ مجله تسایت، منتشره در ۵...
خانهاخبارآبادان: ریزش نظام ۴۳...

آبادان: ریزش نظام ۴۳ طبقه‌ای جمهوری اسلامی با شلیک به مردم عزادار

ظهر روز دوشنبه، دوم خرداد ۱۴۰۱، منطقه ته‌لنجی خیابان امیری شهر آبادان، خوزستان: در گوشه‌ی سمت راست بالای صفحه‌ی مانیتور یک دوربین مداربسته، زمان دقیق فروریختن ساختمان ۱۰ طبقه‌ی نوساز متروپل نقش می‌بندد: ۱۴۰۱/۰۳/۰۲ | ۱۲:۳۷:۵۶

ساختمانی که فروریخت یکی از برجهای دوقلوی متروپل، متعلق به هلدینگ عبدالباقی بود. رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل هلدینگ فردیست به نام حسین عبدالباقی. او مردیست ۴۱ ساله، سه برادر دارد. پدرش زمانی با گاری آجیل‌فروشی می‌کرد.
فاصله بین آجیل‌فروشی عبدالباقی و ساختمان مرکزی گروه عبدالباقی، چند قدم بیش نیست.

خشکبار عبدالباقی، پنجشنبه شب، وقتی که در آتش می‌سوخت، بسته‌های آجیلش را مردم روی آسفالت خیابان ریخته بودند. می‌گفتند «حرام» است.

به قول یک شهروند آبادانی «نصف آبادان مال حسین عبدالباقی» است. از استاندار تا دادستان و سران سپاه گرفته تا شهرداری آبادان را در جیب خود دارد.
رئیس کمیسیون عمران مجلس، محمدرضا رضایی کوچی، شب گذشته در یک برنامه تلویزیونی گفت که «شهرداری آبادان مالک مشارکتی متروپل بوده است و تعارض منافع صورت گرفته. مجوز ۴ طبقه را به ۱۰ طبقه تغییر داده بودند. نه شهرداری و نه دادستانی آبادان و نه وزارت راه و شهرسازی به تذکرات و مکاتبات نظام‌مهندسی توجه نکرده بودند. تخلفات به قدری محرز بوده که افراد عادی هم با دیدن ساختمان متوجه آن می‌شدند.»
صادق جعفری چگنی، دادستان مرکز استان خوزستان، تمام تلاش و نفوذ خود را به کار بسته تا حسین عبدالباقی را «مرده‌سازی» کند. روز نخست او را بازداشت و روز بعد او را «قربانی حادثه» اعلام می‌کند.

ظرف ۲۸ ساعت نتایج تست ژنتیکی تشخیص هویتی را اعلام می‌کند که در بهترین شرایط و با پیشرفته‌ترین تجهیزات و امکانات دست کم ۳ روز تا چند هفته زمان می‌برد.

فاصله بین عبدالباقی تا ارکان نظام، کمتر از آجیل‌فروشی تا هلدینگ عبدالباقی‌ست

سه روز پس از جنایتی که هنوز تعداد قربانیان زیر آوارمانده‌اش مشخص نیست- تا لحظه‌ی نگارش این مطلب، رسانه‌های حکومتی تعداد کشته‌شده‌ها را ۲۸ نفر اعلام کرده‌اند- خامنه‌ای سخنرانی می‌کند. آبادان هیچ جایی در این سخنرانی ندارد. شش روز از جنایت متروپل گذشته است. بوی اجسادِ زیر آوار مانده تا سعدی و شهریار می‌رود، اما هنوز کسی یک کلام تسلیت و ابراز همدردی از زبان خامنه‌ای نشنیده است. چیزی که رسانه‌های نظام به نام «تسلیت» در چهارمین روز پس از جنایت، به نام «تسلیتِ خامنه‌ای» منتشر کردند، پیامی ۵ خطی و ماشینی، صادرشده توسط تیم رسانه‌ای دفتر خامنه‌ای بود؛ نه پیام شخص وی. نگاهی به صفحه‌ی ویژه‌ی پیام‌های خامنه‌ای بر روی وبسایت وی نشان می‌دهد که به عنوان مثال در ماه اردیبهشت ۶ پیام تسلیت از سوی تیم رسانه‌ای خامنه‌ای ارسال شده‌اند.

دو مورد تسلیت، به درگذشت مادران و همسران آخوندها (همسر جوادی آملی و مادر قاضی عسکر) و یک مورد به کارکنان دفتر خودش (همسر محمدجواد ایروانی، مسئول حسابرسی دفتر خامنه‌ای) مربوط می‌شوند. سه مورد دیگر هم در خصوص مرگ دو آخوند (مهدی بجنوردی، عبدالله فاطمی‌نیا) و یک پروپاگاندیست ارشد نظام (نادر طالب‌زاده) صادر شده‌اند. خبر مرگ فاطمی‌نیا در ۲۶ اردیبهشت و بجنوردی در ۲ اردیبهشت رسانه‌ای شدند. دفتر خامنه‌ای برای هر دو آخوند سالخورده بلافاصله در همان روز مرگشان پیام تسلیت صادر می‌کند. برای قربانیان آبادان اما چهار روز باید از ریزش ساختمان بگذرد تا خامنه‌ای از مسئولان این جنایت در “پیام تسلیت” خویش به عنوان «مسئولان دولت» قدردانی و «تشکر» را لازم بداند: «لازم می‌دانم با تشکر از فعالیت چندروزه‌ی مسئولان دولت‌، پیگیری و جدیت کامل در این باره را مطالبه نمایم».

البته علت صدور این “پیام” توسط دفتر خامنه‌ای در روز پنجشنبه، ۵ خرداد ۱۴۰۱ را باید بیشتر در شعارهای اعتراضی مردم آبادان در شامگاه چهارشنبه جستجو کرد: «می‌کشم، می‌کشم آنکه برادرم کشت! رضاشاه، روحت شاد! توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه، مرگ بر خامنه‌ای!» و …

اعتراضات در روز پنج‌شنبه، پس از صدور «پیام تشکر» خامنه‌ای از مسئولان دولت نه تنها کاهش نیافتند، بلکه شدیدتر و گسترده‌تر نیز شدند. مردم خرمشهر، بهبهان، بندرعباس و شاهین‌شهر نیز به خیابان‌ها آمدند و نوک تیز شعارهایشان را دقیقا به سمت همان مسئولانی نشانه گرفتند که خامنه‌ای از آنها تشکر کرد:

روزنامه‌ی خامنه‌ای، کیهان، تصاویر قربانیان تگزاس را در صفحه‌ی نخست خود منتشر کرد. صداوسیما، رسانه‌ی اصلی خامنه‌ای، از اولین ساعات جنایتِ متروپل گزارش‌های خلاف واقع که نمی‌توانستند ضجه‌های مادران در پس‌زمینه را خاموش کنند، منتشر می‌کرد. خبرگزاری سپاه، فارس‌، تعداد معترضان را به «چند صدنفر» کاهش می‌داد، شعارهای مردم را حذف و تحریف می‌کرد، اعتراض آنها را به سمتی ساختگی و دروغین سوق می‌داد:

شب گذشته اما نظام دیگر تاب نیاورد. چهره‌ی واقعی و غیرانسانی خود را به مردم نشان داد. با گاز اشک‌آور و شلیک گلوله، با باتوم و یونیفورم، با یگان ویژه که از همان نخستین لحظات پس از ریزش ساختمان متروپل در محل مستقر شده بود، به استقبال مردم عزادار رفت:

شب گذشته مردم رامهرمز، ماهشهر، بوشهر، یزد، باغملک، شاهین‌شهر، اهواز در همبستگی و همدردی با شهروندان آبادان به خیابانها آمدند.
فریادهایی همچون «دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست! سوریه رو رها کن، فکری به حال ما کن! خامنه‌ای حیا کن، مملکتو رها کن! رضاشاه، روحت شاد!» و «ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم» همگی بیان رسای یک حقیقت‌اند؛ اینکه «آجیل‌فروشیِ نظام» در خاکستر نشسته است.
مردم ساختار مرکزی نظام را نشانه رفته‌اند.

تازه‌ها

مطالب برگزیده

اعتراف و انضباط

۳ تولید ویدیویی از "اعترافات" زنان بازداشت شده در ظرف ۴...

از لایه‌های اختفا- قرارداد ۲۵ ساله با چین

اختفای متن قرارداد ۲۵ ساله با چین، بخشی از توافقنامه و تعهدی است که جمهوری اسلامی بر خلاف منافع و اراده‌ی ملی و به نفع و خواست کشور بیگانه به آن تن داده است

از اقدامات فعال و احمقان مفید

پروپاگاندا نه جادوست و نه دیوی که قادر به تغییر واقعیت و انجام هر کاری باشد. مهمترین عامل موفقیت و یا ناکامیش نه در درون خود ماشین، که جایی بیرون از آن، روبروی آن قرار گرفته؛ بدون آگاهی از نقش کلیدی خود

مجاهدین خلق: دستیاران بازجوهای رژیم – برای حامد قره اوغلانی

سازمان مجاهدین بداند: با مصادره‌ی نام و تصویر بازداشت‌شدگان و همکاری در پرونده‌سازی با بازجویان رژیم اسلامی، خود را در برابر جنبش براندازی قرار می‌دهد