تازهترین دور اعتراضات خیابانی در ایران از روز پنجشنبه، ۲۴ تیرماه در شهرهای استان خوزستان آغاز شد. بسیار سریع به استانهای بوشهر، لرستان، اصفهان، آذربایجان شرقی، البرز، تهران، کردستان، اردبیل، خراسان شمالی و رضوی سرایت کرد. اما بسیار سریعتر از روند گسترش جغرافیایی، این طیف مطالبات مطرح شده در اعتراضات مردمی بودند که وسیعتر و رادیکالتر میشدند.
اگر در آغاز، اعتراضات موضوعاتی مثل بیآبی و سیاستهای مخرب زیست محیطی را شامل میشدند، در ایذه، تهران، تبریز و اصفهان این بنر خامنهای بود که به آتش کشیده میشد، این شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی» بود که در ایستگاه مترو طنین میانداخت، این «توپ، تانک، فشفشه» بود که به مناسبت راهاندازی اپلیکیشن «همدم» خامنهای را صدا میزد. از روزهای آغازین اعتراضات در شهرهای خوزستان تا به امروز، شکل و دینامیک اعتراضات نیز تغییر پیدا کردند: تجمعات اعتراضی امروز ضربتی، بدون فراخوان، غیرقابل پیشبینی، «آذرخشوار فرود میآیند.»
مادران جانباختگان آبان خونین ۹۸ امروز، ۸ مرداد ماه، بدون اطلاع قبلی یکباره دست به تجمع اعتراضی در میدان آزادی میزنند. از دادخواهی شعار سرمیدهند و مردم را به اتحاد و براندازی دعوت میکنند: «دست به دست تا سرنگونی، ما دنبال حقمونیم!».
در برابر این انعطاف و پویایی، رویکرد رژیم طبق روال همیشگی سرکوبگرانه، خشن، بیرحم و وحشیانه بود. مثل همیشه اینترنت را قطع کردند، که هنوز هم در خوزستان یا قطع است و یا با اختلال شدید همراه. مثل همیشه ماشین پروپاگاندا با خبرنگاران فارس و تسنیم و مهر و … تنها روایتگرانی هستند که مجوز تهیه و انتشار گزارش میدانی را دارند، که آن هم همهاش دروغ و غیرواقعیست. مثل همیشه صدا و سیما یا پوشش نمیدهد و یا اگر چیزی پخش کند، در دفاع و قدردانی از نظام مقدس است. مثل همیشه رژیم ماشین سرکوب و کشتارش را در مقابل مردم قرار میدهد؛ بازداشت میکند، حتی ایوب عبود النموم ۱۲ ساله را در شاوور و میلاد عبیداوی ۱۴ ساله را در بستان. آتش به اختیار شلیک میکند و دستکم ۸ شهروند بیگناه را، بر اساس گزارش عفو بینالملل، به قتل میرساند. نظام مثل همیشه بیبیسی فارسی و الهه هیکسها، نایاکیها و «کارشناسان در امور ایران» خود را در خارج از مرزهای کشور دارد؛ برای توجیه، مالهکشی، روایات غیرواقعی، جعل و سانسور و تحریف و …
دکتر بهروز خسروزاده، استاد علوم سیاسی در انستیتو «پژوهشهای دموکراسی» دانشگاه گوتینگن آلمان اما قطعا در زمرهی این افراد نیست.
«ماری ایلنا»، خبرنگار آلمانی در خصوص اعتراضات جاری در ایران از دکتر بهروز خسروزاده* میپرسد:
چرا مردم ایران این روزها به خیابانها میآیند؟
«خوزستان که زمانی ویترین رفاه و آبادانی ایران بود، امروز به فقیرترین استان در میان ۳۱ استان ایران تبدیل شده. این خطه در جنگ دهه ۶۰ بین ایران و عراق به عنوان سنگر مستحکم دفاع از ایران در برابر عراق ایستادگی کرد و امروز به دلیل عدم رسیدگی و سؤمدیریت و فساد در حال نابودیست. با وجود صنایع بزرگی که در این منطقه مستقرند، نرخ رسمی بیکاری حدود ۲۵ درصد و در بخش وسیعی از خوزستان بالای ۴۵ درصد است و بیش از یک چهارم خانوارها زیر خط فقر زندگی میکنند. هیچ کس در ایران نمیتواند درک کند، چرا استانی که ۸۰ درصد منابع نفتی و ۶۰ درصد منابع گازی این کشور را در خود جای داده است، باید به چنین وضع فلاکت باری بیفتد.»
سومدیریت حکومت
مانند مردم معترض ایران، خسروزاده نیز حاکمیت را مسئول وضع موجود میداند: «انتقال آب از خوزستان به مناطق مرکزی و ساخت بیرویه سدها و آب بندهای بیشمار و غیراستاندارد را میتوان از جمله موارد سؤمدیریت دولتها نام برد که کشاورزان را به ورطه فقر و بینوایی کشاند.» علاوه بر این ناکارآمدی و شکست نهادهای دولتی در مقابله با همهگیری کرونا خوزستان را به استانی بیمار و کرونا زده بدل کرده است. مردم ایران از اینکه با گذشت زمان، بیشتر و عمیقتر در فقر و بحران اقتصادی فرو میروند به تنگ آمدهاند، در حالیکه پول و ثروتشان به خارج از کشور سرازیر میشود، به سمت سوریه و بشار اسد، به لبنان و حزبالله و نیروهای نیابتی بیشمار جمهوری اسلامی در منطقه. «به همه اینها سرکوب و خفقان سیاسی را باید افزود، که عاملین و آمرین اصلی آن رئیس جمهور به اصطلاح تازه “منتخب” «ابراهیم رئیسی» و جانشین او «غلامحسین محسنی اژهای» رئیس کنونی قوه قضائیه هستند.
واکنش حکومت به اعتراضات چگونه است؟
«ملاها تانکر آب و غذا نفرستادند، بلکه اول ماشین بیرحم و وحشی سرکوبشان را به منطقه اعزام و اینترنت را قطع کردند.»
چرا دولت اینقدر خشن واکنش نشان میدهد؟
«در قلمرو ملاها وضعیت به گونهای است که هر رخدادی، بخصوص تنگناهای اقتصادی، ظرفیت برانگیختن اعتراضات سراسری را دارد.» در آبان ۹۸ افزایش قیمت بنزین باعث بروز اعتراضات شد و اکنون بیآبی و قطعی برق. «تظاهرات بسیار سریع به اعتراضاتی سیاسی با شعارهای رادیکال بر ضد رژیم، تغییر ماهیت میدهند، اعتراضاتی که در عین حال قابلیت رشد و گسترش بسیار سریعی هم در خود نهفته دارند. در حالیکه مردم در فقر و فلاکت دست و پا میزنند، ملاها هنوز رویایی دستیابی به بمب اتم را در سر میپرورانند و انبارهای موشکی خود را بزرگتر میکنند و قصد این را هم ندارند که از ماجراجوییهای خود در منطقه چشمپوشی کنند.»
آیا اعتراضات گسترش پیدا میکنند؟
«خشم ایرانیها تمامیت نظام استبدادی و تا مغز و استخوان فاسد جمهوری اسلامی را نشانه گرفته.» از دی ۹۶ به این سو، همهی اعتراضات مردمی بسیار سریع منجر به سردادن شعارهایی بر علیه آیت الله خامنهای و تمامیت نظام شدهاند. اعتراضات جاری به مناطق دیگر کشور مثل تهران، تبریز، اصفهان، کرمانشاه و بوشهر سرایت کرده است. بنرهای رهبران سیاسی در این اعتراضات به آتش کشیده میشوند. معترضان شعار میدهند: «اتحاد با خوزستان! مرگ بر خامنهای» خسروزاده میگوید: «از ایران بوی انقلاب میآید، هرچند نه در حال حاضر و کوتاه مدت. اعتراضات ایران در حال حاضر بدون رهبر و خودجوش است. اما همبستگی و اتحاد بین مردم ایران بر علیه رژیم محکمتر از هر زمانی شکل گرفته است. ترس از وحشیترین و بیرحمترین ماشین سرکوب در جهان، امروز در بین مردم ایران با سرعت زیاد در حال ریزش است.»
تفاوت این اعتراضات با دی ۹۶ و آبان ۹۸ در چیست؟
«اینبار طبقه متوسط و مرفه نیز وارد ماجرا میشود. اوایل هفته بیش از ۱۲۰۰ هنرمند با اعتراضات مردم خوزستان اعلام همبستگی کردند.» هنوز زود است که از یک انقلاب یا سقوط رژیم حرف زد، ولی فاصله زمانی بین اعتراضات سراسری همواره کوتاهتر میشود: « تظاهرات و حرکتهای اعتراضی بین این امواج بزرگ اعتراضات هرگز خاموش نشدند. کاملا متفاوت از «جنبش سبز»، که پس از آن، برای تقریبا یک دهه هیچ حرکت عمدهی اعتراضی شکل نگرفت. در چهار سال گذشته اما ۴ موج اعتراضی بزرگ ایران را درنوردید.»
درخواست از اروپا
خسروزاده خطاب به اروپاییها میگوید: «اروپا باید در سیاستش نسبت به ایران تجدیدنظر کند. در حال حاضر سیاست ماماشات با رژیم تهران حکمفرماست. اروپاییها روی به قوای به اصطلاح “رفورمیست” حساب باز کرده بودند، به این امید که جمهوری اسلامی به جامعه بینالملل بازگردد و عضوی از آن شود. «واقعیت نشان داد که این یک اشتباه بزرگ بود؛ اشتباهی که تعدادی از کارشناسان و دانشمندان متخصص در امور خاورمیانه به عنوان مشاورین ارشد دولت فدرال آلمان در ارتکاب به آن سهم بسزایی داشتند. خسروزاده در پایان میگوید: «آفتاب جمهوری اسلامی بر لب بام است. این اتفاقی خوب برای ایران، خاورمیانه و برای تمام دنیاست.»
*برگردان فارسی این گفتگوی ماری ایلنا با دکتر بهروز خسروزاده
بهروز خسروزاده متولد بوشهر و از فارغالتحصیلان دبیرستان سعادت (مادر مدارس جنوب ایران) در بوشهر است. از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ در دانشگاه گوتینگن آلمان علوم سیاسی، اقتصاد و حقوق خواند. دکتر بهروز خسروزاده اکنون در انستیتو پژوهشهای دموکراسی دانشگاه گوتینگن به تدریس و پژوهش مشغول است.