سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور به فاصله ۲ روز به قتل ۲ نفر در زندان تهران بزرگ – شاهین ناصری و امیرحسین حاتمی – پس از رسانهای شدن اخبار مربوط به مرگ این ۲ شهروند با صدور ۲ اطلاعیه واکنش نشان داد. این بسیار مهم است: نه وقوع این دو قتل به خودی خود، بلکه رسانهای شدن آنها موجب واکنش این سازمان شد.
امیر حسین حاتمی، شهروند ایلامی ساکن تهران، تنها پس از ۱ هفته حبس در زندان تهران بزرگ، یک روز بعد از به قتل رسیدن شاهین ناصری، در روز چهارشنبه ۳۱ شهریورماه توسط ماموران و مسئولان زندان در «اقدامی تنبیهی، غیرقانونی و عمدی» به قتل رسید:
دایی امیرحسین حاتمی، آقای سعید پرنین در گفتگویی با رادیو فردا از آخرین تماس تلفنی خواهرزادهاش در حالیکه از زندان به بهداری منتقل میشده، میگوید. این زندانی مقتول گفته بود، ماموران چنان او را با باتوم مورد ضرب و شتم قرار دادهاند که توان حرف زدن ندارد. ۲ روز بعد، امیرحسین حاتمی میمیرد. او ۲۲ ساله بود. با پای خودش برای پیگیری در خصوص نامه ترخیص خودروی پدرش به یکی از کلانتریهای تهران مراجعه کرده بود. او را بازداشت میکنند و ۱ هفته بعد او را در فشافویه به قتل میرسانند:
اداره کل زندانهای استان تهران ۳ روز پس از قتل امیرحسین حاتمی و ۱ روز پس از انتشار خبر مربوط به آن در رسانهها و شبکههای اجتماعی واکنش نشان داد. اطلاعیهی این اداره با نسبت دادن «بزهکاری، بیماری و اعتیاد» به امیرحسین حاتمی آغاز میشود و اعلام میدارد که حاضر است، از این اتهامات «صرف نظر» کند. در گزارهی بعدی روابط عمومی این اداره با طرح «امکان ابتلا به بیماری و فوت» زندانیان، مرگ در زندان را امری عادی معرفی میکند.
اکنون زینب پرنین، مادر داغدار امیرحسین، دادخواه است و معترض. پدرش حاضر به تحویل جسد فرزندش نشده بود. او با چشم خود پیکر ضربدیدهی فرزندش را در سردخانه دیده بود و حاضر به پذیرش آنچه مسئولان زندان به عنوان «علت مرگ» در گواهی فوت درج کرده بودند، “ایست قلبی”، نشده بود.
پیکر بیجان شاهین ناصری، شاهد شکنجه شدن نوید افکاری در اداره آگاهی شیراز، در حالیکه از انفرادی زندان فشافویه بر روی ویلچر به بهداری زندان منتقل میشد، نخست در روز سهشنبه، ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۰ توسط فرهاد سلمانپور ظهیر، یکی از همبندیهای شاهین دیده شد.
سازمان زندانها ۲ روز پس از انتشار خبر قتل این زندانی در رسانهها و فضای مجازی، ۱ مهر ۱۴۰۰ با صدور اطلاعیهای در این خصوص واکنش نشان داد. اطلاعیهی سازمان زندانها با طرح اتهاماتی در خصوص پرونده کیفری شاهین ناصری آغاز میشود. در نخستین کلمات، فرد مقتول در انفرادی زندان تحت نظارتش را «کلاهبردار، سارق و متقلب» معرفی میکند تا بتواند از قتل او «جرم زدایی» کند و قتل شاهین را «مرگ مردی متخلف و قانونشکن» و نه چندان مستحق برخورداری از حقوق بشر و عدالت جلوه دهد. اطلاعیهی سازمان زندانها در آخرین جمله با تکرار اتهامات بر علیه شاهین ناصری که به قتل رسیده و دیگر توان دفاع از خود در برابر این اتهامات را ندارد به پایان میرسد. از ۳ جملهی این اطلاعیه، ۲ جملهی آن فهرستی از جرائم و اتهامات است و گزارهای که دست و پا شکسته به شرح ماجرا میپردازد، در تناقض فاحش با مشاهدات شاهدان عینی قرار دارد. به این ترتیب بخش بزرگ اطلاعیهی سازمان زندانها (آغاز و پایان آن) افترا و انگ زنی به شاهین ناصری و مابقی (بخش میانی آن) دروغ و سناریوی توجیه یک جنایت است.
پس از این وقایع فرهاد سلمانپور ظهیر، شاهد جنایت رژیم در پرونده قتل شاهین ناصری، که خود شاهد جنایتی بود که رژیم در مورد نوید افکاری مرتکب شده بود، مورد بازجویی قرار میگیرد.
اکنون خانوادهی شاهین ناصری دادخواه است و معترض.
مقایسه و بررسی دو اطلاعیه در خصوص قتل دو زندانی، صادر شده به فاصلهی ۲ روز از هم، یک تصویر واضح از رویکرد رژیم به دست میدهد: اطلاعیهها نه «توضیح» وقایع، بلکه در بهترین حالت شرحی بر انگیزه و توجیه ارتکاب جرم توسط عوامل سازمان زندانها، قوه قضائیه و نهادهای امنیتی دخیل در این پروندهها را در برابر قضاوت افکار عمومی قرار میدهند.
در ایران انجمنی هست به نام «انجمن دفاع از حقوق زندانیان». موسس و رئیس این انجمن عمادالدین باقی است. از جمله اقدامات این انجمن در راستای حمایت از حقوق زندانیان، تقدیر از زندانبانان آنهاست. به همین جهت نیز باقی، وقتی سه هفته پیش در گفتگو با ایلنا برای انجمن خود تبلیغ میکرد، در آستانهی سالروز قتل حکومتی نوید افکاری – باقی برای مخفی نگه داشتن جنایات و تخلفات دستگاه قضا و نهادهای امنیتی در پروندهی نوید نهایت تلاش خویش را کرده بود ولی تلاشهایش ناکام ماند و نام نوید در سراسر دنیا یادآور بیعدالتی و بربریت قوانین مجازات اسلامی شد- به منظور تجلیل از زندانبانان یادی از رضا دوست محمدی، زندانبان دهه هفتاد و هشتاد کرد. البته این انجمن در همان دهه هشتاد در غیاب این رئیس سابق زندان اوین مراسمی برای تقدیم لوح تقدیر و تندیس به وی برگزار کرده بود. باقی که در جهت حمایت از حقوق زندانیان از روسای زندان و زندانبانها تقدیر میکند، در این گفتگو «مسائل حقوقی و حوادثی که در زندانها رخ میدهند» را مسئلهای رایج در کشورهای مختلف و دورههای مختلف تاریخی معرفی میکند. سوال اینجاست، برادر عماد اینبار از کدام چهرهی فشافویهای به عنوان «زندانبان نمونه» تقدیر و تجلیل به عمل خواهد آورد.