رگبار شدیدی گرفته بود، وین آن روز، پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۷۲، روزی که مجید عباسپور، مشاور فنی هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور آنروزهای جمهوری اسلامی، با ناهوم مانبار، تاجر اسلحه اسرائیلی در هتل پنج ستاره ماریوت، در جوار پارک شهر وین در خیابان کوبورگ باستای، قرار ملاقات داشت، بارانی و خاکستری بود. عباسپور در راه متوجه شده بود که دو مامور سرویس مخفی موساد او را تعقیب میکنند. به هتل که رسید، مانبار را در جریان گذاشت. ناهوم مانبار ماموران موساد را غافلگیر کرد، به آنها گفت که از هویتشان باخبر است. عباسپور که حالا دیگر فهمیده بود، شناسایی شده، هتل را به سرعت ترک کرد و میخواست هرچه زودتر خود را به یکی از خانههای امن سفارت جمهوری اسلامی در وین برساند. ماموران موساد سوار بر یک موتورسیکلت، ماشین عباسپور، مامور خرید سلاح جمهوری اسلامی را در خیابانهای خیس و بارانی وین تعقیب میکردند. وقتی از یک زیرگذر بالا آمدند، موتور در سراشیبی خیس و لغزندهی خیابان سر خورد و ماشینی که از روبرو میآمد آنها را زیر گرفت. هر دو مامور آن روز کشته شدند.[۱]
۴ سال بعد، ناهوم مانبار در دادگاه توضیح میداد: «من، حالا بگیم، تانک تی ۵۵ را از ارتش لهستان میخریدم، به قیمت هر فروند ۳۵ هزار دلار. روی این تانکها یه نوع سیستم کنترل آتش کار میذاشتم، که از اسرائیل میخریدم به قیمت هر دستگاه ۲۰ هزار دلار. اینها را به ایرانیها میفروختم دونهای ۲۰۰ هزار دلار. سود خیلی شیرینی داشت.»[۲]
اما ناهوم مانبار فقط تانک به جمهوری اسلامی نفروخت. بین سالهای ۷۱ و ۷۲ او مقادیر بسیاری از اجزای مورد نیاز برای تولید سلاحهای شیمیایی به جمهوری اسلامی فروخت و پس از تحویل مواد لازم برای ساخت گاز خردل و سه نوع عامل اعصاب «تابون، سارین و سومان» مبلغ ۱۶ میلیون دلار در سال ۷۳ از نظام مقدس دریافت کرد. دادگاه مانبار را به تحمل ۱۶ سال حبس محکوم کرد و در همان سال اکبر رفسنجانی در یادداشتی نوشت: «دکتر عباسپور آمد. گزارش صنایع ویژه دفـاعى را داد و کسب نظر کرد. اجازه کنار رفتن از مسئولیت خودش، به خاطر شـناخته شـدن را داشـت.»
رفسنجانی در همان سالها خرید و ساخت و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی شیمیایی بر علیه انسانها را اینگونه توجیه کرده بود: «سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی “بمب اتمی فقرا” هستند و ساخت و تولید آنها نسبتا ساده است. ما باید این سلاحها را لااقل به عنوان تسلیحات دفاعی در نظر داشته باشیم.»
یک ماه پیش از آنکه محاکمه ناهوم مانبار آغاز شود، کنوانسیون بین المللی منع جنگافزارهای شیمیایی که ایران یکی از امضاکنندگان آن بود، اجرایی شده بود. محمد البرزی، نماینده دائم جمهوری اسلامی در دفتر سازمان ملل ژنو، سال ۱۳۷۷ رسما اعلام کرد که رژیم در طی هشت سال جنگ با عراق، مشغول توسعه و تولید جنگافزارهای شیمیایی در سطح وسیع بوده است. نه تنها البرزی، بلکه مقامات دیگر نظام نیز همواره تاکید کردهاند که تولید سلاحهای شیمیایی در ایران با پایان جنگ متوقف شد. ولی این واقعیت نداشت. سرویس مخفی روسیه سال ۱۹۹۳ میلادی از «تولید عامل اعصاب سارین در مقیاس صنعتی» گزارش داد. دو سرویس اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا، سی آی ای و دی آی ای، از توسعهی مستمر و پیشرفت متداوم «برنامه تسلیحاتی تولید جنگافزارهای شیمیایی» در جمهوری اسلامی خبر دادند. در گزارش این سازمانها صحبت از انباشت حداقل ۲۰۰۰ تن سلاح شیمیایی در میان بود. سی آی ای، سال ۲۰۰۱ گزارش داد که دو کشور چین و روسیه حجم وسیعی از پیشمحصولات مورد نیاز برای تولید سلاحهای شیمیایی به ایران تحویل دادهاند. این گزارش در سالهای بعد توسط سرویسهای مخفی اروپایی مورد تائید قرار گرفت. به عنوان مثال بی ان دی آلمان، سال ۲۰۰۴: «ایران یک صنعت شیمی در حال رشد دارد. برنامه تسلیحات شیمیایی جمهوری اسلامی توسط کشورهای هند و چین به طور ویژه حمایت میشود. ایران به احتمال بسیار قوی گاز خردل، سارین، تابون و وی ایکس در اختیار دارد.»[۳]
یک سال بعد جینز دیفنس ویکلی گزارشی منتشر کرد که خبر از یک قرارداد تسلیحاتی بین جمهوری اسلامی و سوریه میداد. بر اساس این قرارداد، جمهوری اسلامی موظف به ساخت و ایجاد زیرساختهای لازم در سوریه به منظور تولید سلاحهای شیمیایی در این کشور شده بود، تا سوریه بینیاز از خرید و واردات در این صنعت شود: خودکفایی در زمینه تولید سلاحهای کشتار جمعی. وقتی که آتش جنگ داخلی در سوریه شش سال بعد از انعقاد این قرارداد شعلهور شد، رژیم اسد هزارن تن مواد شیمیایی کشنده به عنوان جنگافزار برای کشتار مردم خود در اختیار داشت؛ تقریبا به همان مقدار که طبق برآوردهای سرویسهای اطلاعاتی غرب، جمهوری اسلامی نیز در انبارهای خود مخفیانه نگهداری میکرد. و درست همان نوع مواد. یعنی گاز خردل، تابون، سارین و ماده وحشتناک ویایکس. «ویایکس آنقدر کشنده است که تنها قطرهای از آن برای کشتن یک انسان کافیست»، این را کارشناس نظامی و تسلیحات آلمانی، هانس روله میگوید، «شما با یک لیتر ویایکس میتوانید یک میلیون انسان را بکشید!» در سالهای گذشته، بارها مراکز تولید و زیرساختهای صنعتی ساخت جنگافزارهای شیمایی در سوریه مورد حمله نیروهای آمریکایی و متحدان اروپایی قرار گرفته. هربار که گمان میرفت، رژیم جنایتکار اسد دیگر دسترسی به این سلاحهای غیرانسانی ندارد، گزارشهای جدیدی از بکارگیری سلاحهای شیمیایی منتشر میشد.
سند جدید منتشر شده توسط وزارت خارجه آمریکا که به تازگی از ردهبندی محرمانه خارج شده است، اطلاعات جدیدی در خصوص توسعه بدون وقفهی برنامه تسلیحات شیمیایی جمهوری اسلامی در طی چهار دهه حیات رژیم، به دست میدهد. این گزارش که عدم پایبندی جمهوری اسلامی به مفاد کنوانسیون بینالمللی منع جنگافزارهای شیمیایی، موضوع اصلی آن است به موارد مشخصی از تخلفات و پنهانکاری رژیم اشاره میکند.
جمهوری اسلامی به عنوان یکی از اعضای امضاکنندهی معاهده بینالمللی منع سلاحهای شیمیایی، با انتقال تسلیحات شیمیایی به لیبی در جریان جنگ این کشور با چاد، بین سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ و مخفی نگه داشتن این صادرات از سازمان منع سلاحهای شیمیایی، یکی از مفاد کنوانسیون را نقض نموده.
موارد دیگری همچون:
استفاده از گاز خردل در جریان جنگ ۸ ساله ایران و عراق توسط جمهوری اسلامی،
تولید تسلیحات و مواد شیمیایی به منظور استفادهی یگانهای ضد شورش در مقابله با اعتراضات خیابانی و بکارگیری گستردهی آنها در سرکوب مردم معترض، نظیر آنچه در جریان «آبان خونین» شاهدش بودیم و
پژوهش و تحقیق در راستای توسعه «برنامه تسلیحات شیمیایی» توسط «گروه شهید میثمی»، از زیرمجموعههای «سازمان پژوهشهای نوین دفاعی ایران»، تلاش و پژوهش در جهت ساخت سلاحهای جدید کشتارجمعی شیمیایی در دانشگاه صنعتی مالک اشتر و دانشگاه امام حسین، که بخش شیمی آن در سال ۲۰۱۴ مقادیر زیادی (بیش از ۱۰ هزار دوز) مدتومیدین از طریق شرکتهای واسطه چینی خریداری کرده، در این گزارش درج شده است.
سازمانها و گروههای تروریستی علاقه شدیدی به سلاحهای شیمیایی دارند. سلاح شیمیایی دقیقا همان چیزیست که یک تروریست میخواهد: سریع و بدون فرق گذاشتن بین انسانها، آنها را نابود میکند، استفاده از آن باعث ایجاد رعب و وحشت عمومی در جامعه میشود و بازتاب رسانهای گستردهای نیز خواهد داشت. درست همان پکیج غیرانسانی که با هویت و ایدئولوژی جمهوری اسلامی درهم آمیخته. دروغ و پنهانکاری در مقیاس جهانی از شاخصههای تروریسم حکومتی بشمار میآیند. به این معنی که جمهوری اسلامی برای پیشبرد برنامه نظامی هستهای خود، از یک سو در ظاهر و به شکل رسمی با قدرتهای جهانی وارد گفتگو و معامله میشود، برجام را امضا میکند، حسن روحانی را به مجمع عمومی سازمان ملل میفرستد که در چشم دنیا نگاه کند و بگوید:
و از سوی دیگر همزمان فعالیتهای هستهای خود با اهداف مشخص نظامی را به تورقوزآباد و زیرزمین میبرد. از سویی در ظاهر، کنوانسیون منع توسعه سلاحهای شیمیایی را امضا میکند و از سوی دیگر حتی یک لحظه از تحقیق و پژوهش، توسعه و تولید و توزیع جنگافزارهای کشنده و غیرانسانی شیمیایی، چنانکه در این مطلب مشاهده کردیم، دست برنمیدارد. در آبان ۹۸ دیدیم که این رژیم در رویارویی با خواست و اراده مردم، آنجا که بقای خود را در خطر میبیند، در مورد بکارگیری سلاحهای سنگین نظامی و استفاده از تسلیحات کشنده شیمیایی که در زمینه تولید آنها سالهاست که به مرحله خودکفایی رسیده، در جهت سرکوب و قتل عام مردم بیدفاع، حتی یک لحظه هم درنگ نخواهد کرد. ماشین پروپاگاندا و ماشین کشتار: دو ریل موازی که تروریسم دولتی بر روی آنها حرکت میکند.
۱. The Israeli Kibbutznik Who Dealt Weapons to Iran
۲. Ronen Bergman, The Secret War with Iran
۳. Cordesman, Proliferation in the “Axis of evil”