26.7 C
Tehran
چهارشنبه 10 خرداد 1402

کُشتن برای روسری− این بار در ماهان کرمان

بعدازظهر روز گذشته در منطقه گردشگری باغ شاهزاده در...

سم به اختیار نظام

نگاهی به پراکنش حملات شیمیایی اخیر به دانش‌آموزان و نیم‌نگاهی به سیاست «جوانی جمعیت» رژیم

از اسیدپاشی تا سم‌پاشی− حملات جمهوری شیمیایی به زن

در آخرین آمار منتشر شده در خصوص مسمومیت‌های سریالی...
خانهمقالاتتیم ملی یا تیم...

تیم ملی یا تیم جمهوری اسلامی

دو روز از بازی فوتبال ایران و لبنان گذشته است. واکنش‌ها نسبت به وقایعی که در جریان این اتفاق ظاهرا ورزشی روز سه‌شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰، پشت درهای ورزشگاه امام رضای مشهد رخ داد در داخل و خارج ایران همچنان ادامه دارد. از رسانه‌ها و سیاستمداران و نهادها گرفته تا فعالان مدنی و شهروندان در فضای مجازی همه به نوعی نسبت به ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه و اعمال خشونت علیه آنها مواضع خود را بیان می‌کنند.

در این میان بررسی نحوه‌ی بازتاب سرکوب زنان و دختران علاقمند به تماشای فوتبال توسط نیروی انتظامی و بکارگیری گاز اشک‌آور و اسپری فلفل برای پراکنده کردن بانوانی که بلیت خریده بودند و به ورزشگاه آمده بودند، در رسانه‌های داخلی که خارج از کنترل و سانسور حکومتی اساسا امکان هیچ‌گونه فعالیتی ندارند، تصویری واقعی از نگاه و رویکرد نظام به مقوله‌ی ورزش را ترسیم می‌کند: ورزش ما سیاست ماست.

سیاست در مشهد چه بود؟

“اگر مخالفتی با ورود بانوان در ایران به ورزشگاه‌ها بوده دلیل آن حفظ حرمت زن و احترامی است که به جایگاه زن در کشورمان قائل بودیم”

خبرگزاری فارس

«بلیت بفروش ولی راه نده» فرمولی است که به اعتراف رسانه‌ی اطلاعات سپاه، تسنیم، در مشهد اجرایی شد؛ فرمولی که خصوصیت «اطلاعاتی/امنیتی» بودن آن، خبر از منشا آن می‌دهد. چرا که در این فرمول، جامعه با لغو تمام قواعد و عقلانیت، تابع ارداه‌ای «آتش به اختیار» به دیوانه‌خانه‌ای تبدیل می‌شود که در آن دختری که فکر می‌کرده با خرید بلیتِ ورود، اجازه‌ی ورود به آن مکان را بدست آورده، دیگر قادر به درک دنیا نیست.

هانا آرنت هدف از ایجاد یک‌چنین «دنیای دیوانه» و غیر عقلانی را «حذف حقوق شهروندی تمام شهروندانی که تحت حاکمیت یک رژیم توتالیتر زندگی می‌کنند که دست آخر آنها را به افرادی بی‌خانمان، آواره و بی‌وطن در خانه و کاشانه و وطن خویش تبدیل می‌کند»* می‌خواند؛ دیوانه‌خانه‌ای که در آن اراده‌ی آتش به اختیار افراد، جای قانون و مقرارت را گرفته. خرید بلیت در جمهوری اسلامی به معنی داشتن مجوز ورود نیست، خصوصا از دید سپاه و نهادهای اطلاعاتی. این نهادها اصولا هیچ مجوزی را، حتی بعضا مجوزهایی که خودشان صادر کرده‌اند را هم معتبر نمی‌دانند.  

«فارس» که رسانه‌ی پرچمدار سپاه محسوب می‌شود در مطلبی که روز گذشته منتشر کرد، دلیل راه ندادن بانوان و پاشیدن اسپری فلفل به سر و صورتشان توسط نیروی انتظامی را به این صورت توضیح می‌دهد:

«اگر مخالفتی با ورود بانوان در ایران به ورزشگاه‌ها بوده دلیل آن حفظ حرمت زن و احترامی است که به جایگاه زن در کشورمان قائل بودیم.»

آژانس خبری فرانس پرس روز گذشته از قول یک سخنگوی فیفا خبر داد که این نهاد بین المللی از مقامات فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی در خصوص وقایع مشهد توضیح خواسته. این خبر بلافاصله واکنش بخش اطلاعاتی رژیم را برانگیخت. این بخش به مسئولان هشدار می‌دهد که در نوشتن پاسخ به فیفا باید به شکل هماهنگ عمل کنند: «در حال حاضر که این افتضاح بزرگ رقم خورده، موضوع مهم این است که چگونه می‌خواهیم پاسخ فیفا را بدهیم. اکنون باید به دور از حب و بغض‌ها، منافع شخصی و فرستادن پالس به نهادهای بین‌المللی، همه دور یک میز جمع شوند و پاسخی مناسب به فیفا دهند. منظور این است که اظهارنظرها متناقض نباشد و نامه‌ای که تحت عنوان پایه ایران به فیفا ارسال می‌شود، با اظهارات مقامات مسئول تناقض نداشته باشد. اگر این موضوع رعایت نشود چه بسا مشکلات بیشتری به وجود بیاید.»

در ۴۸ ساعت گذشته اظهارات ضد و نقیض از مقامات مختلف و بخش‌های مختلف نظام در رسانه‌ها منتشر شده. حامیان دولت سعی بر این دارند که مسئولان استانی و فدراسیون را مقصر جلوه دهند. فرماندار مشهد و مقامات مسئول فدراسیون همان دیروز قاطعانه اعلام کردند که فقط «گوش به فرمان دستورات از تهران بوده‌اند» و هیچ تصمیم خودسرانه‌ای نگرفتند. تهران به دنبال سرباز وظیفه‌ی اسپری پاش می‌گردد و انسیه خزعلی هم مسئولان را در اجرای «حفظ حرمت زن و احترامی که به جایگاه زن» در مشهد قائل شدند، همراهی می‌کند.

شهروندان ایرانی اما در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی از دو روز پیش کارزار «تعلیق» فوتبال جمهوری اسلامی از سوی فیفا را به راه انداخته‌اند.

آنها تیمی که از هوادارانش حمایت نکند را لایق حمایت خویش نمی‌دانند:

این تیم متعلق به جمهوری اسلامیست و به همین دلیل ملی نیست.


*Hannah Arendt, Elemente und Ursprünge totaler Herrschaft, Teil III, Rolle der Geheimpolizei

تازه‌ها

مطالب برگزیده

اعتراف و انضباط

۳ تولید ویدیویی از "اعترافات" زنان بازداشت شده در ظرف ۴...

از لایه‌های اختفا- قرارداد ۲۵ ساله با چین

اختفای متن قرارداد ۲۵ ساله با چین، بخشی از توافقنامه و تعهدی است که جمهوری اسلامی بر خلاف منافع و اراده‌ی ملی و به نفع و خواست کشور بیگانه به آن تن داده است

از اقدامات فعال و احمقان مفید

پروپاگاندا نه جادوست و نه دیوی که قادر به تغییر واقعیت و انجام هر کاری باشد. مهمترین عامل موفقیت و یا ناکامیش نه در درون خود ماشین، که جایی بیرون از آن، روبروی آن قرار گرفته؛ بدون آگاهی از نقش کلیدی خود

مجاهدین خلق: دستیاران بازجوهای رژیم – برای حامد قره اوغلانی

سازمان مجاهدین بداند: با مصادره‌ی نام و تصویر بازداشت‌شدگان و همکاری در پرونده‌سازی با بازجویان رژیم اسلامی، خود را در برابر جنبش براندازی قرار می‌دهد