اینکه در ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی وزارتخانههایی هستند که وزرایشان در هیئت دولت حضور دارند و با تغییر دولتها آنها هم تغییر میکنند ولی سیاستهایشان نه از سوی دولت و نه در درون این نهاد اجرائی، بلکه از جایی دیگر دیکته میشوند، امری نیست که به تازگی عیان شده باشد. در مورد وزارت امور خارجه، این خامنهای بود که پیش از انتخابات نمایشی اخیر ریاست جمهوری که توسط اکثریت مردم ایران تحریم شد، به صریحترین شکل قاعده بازی در زمین جمهوری اسلامی را برای همه، به ویژه سیاستمداران خارجی که قصد احیای برجام، ادامهی مذاکرات و تعامل با نظام را داشتند، ابلاغ کرد: «سیاست خارجی در وزارت خارجه تعیین نمیشود.»

اما اینکه سیاستهای این دست از وزارتخانهها دقیقا از کدام ناحیه ابلاغ میشوند را حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات سابق برملا کرد: «در سال ۸۸ محمود احمدینژاد من را صدا کرد و گفت میخواهم شما را بهعنوان وزیر اطلاعات معرفی کنم، بنده گفتم من روحانی هستم و شما شخصی هستی، آخوند هم فقط زیر بار حرف آخوند میرود. وزارت اطلاعات وزارت نظام است نه وزارت دولت برای همین گفتم اگر مقام معظم رهبری نظر داشته باشند من این سمت را میپذیرم. نگاه رئیس دولت دهم این بود که وزارت اطلاعات وزارت دولت است. […] برخی اطلاعات در شأن رهبری بود و فقط ایشان باید در جریان قرار میگرفت […]»
وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات، وزارت کشور، وزارت دفاع و وزارت دادگستری از جمله دستگاههایی هستند که به لحاظ ساختاری و یا به سبب ماهیت «امنیتی» ماموریتشان همواره در زمره وزارتخانههای کلاسیک «حکومتی» (تحت امر بیت خامنهای) قرار داشتهاند؛ نه تنها در دوره روحانی، که از دیرباز.
تولد یک «وزارت نظام»
در سال ۱۳۹۹ یک وزارتخانهی دیگر نیز از زیرمجموعهی قوه مجریه خارج و از «وزارت دولت» به «وزارت نظام» تغییر ماهیت داد: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی. ولی این مسخ دقیقا در چه زمانی و چگونه و به چه دلیل رخ داد؟
دلیل این تغییر ماهیت شیوع بیماری کرونا بود. کووید-۱۹ از روز نخست، به دلیل محدودیتهای شدیدی که مقابله با آن در تمام ابعاد زندگی اجتماعی ایجاد میکرد و رژیم ـ بخصوص ماشین پروپاگاندایش را شدیدا مختل و ناکارآمد میکرد، در دستهبندی «مسائل امنیتی» قرار گرفت. شواهد بسیاری حکایت از عدم اطلاعرسانی به موقع در خصوص ورود ویروس به کشور دارند. روزهای حساسی بود. ایام، ایامی «امنیتی» بودند: آبان خونین، حذف قاسم سلیمانی، تروریست ارشد نظام، انهدام هواپیمای مسافربری با شلیک دو موشک توسط سپاه پاسداران در آسمان تهران و کشتار ۱۷۶ مسافر، دهه فجر و بحران مشروعیت نظام به دلیل تحریم مشارکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی توسط مردم، از جمله عواملی بودند که در شکل گرفتن فضایی امنیتی -امنیت همواره امنیت نظام است- در اطراف مسائل مربوط به ویروس کرونا نقش ایفا کردند. خامنهای بیماری کشندهی کرونا را «یک بیماری کذایی» و صرفا «بهانهای» برای «دشمن» به منظور ضربه زدن به نظام توصیف کرد. اولین سرفههای کرونایی در شهر قم، پایگاه تشیع، شنیده شده بودند و ویروس از این شهر به دیگر نقاط کشور بدون هیچگونه مانعی انتقال یافته بود. رژیم اما از قرنطینه کردن این شهر سر باز میزد. پلیس فتا شهروندانی را که در فضای مجازی مشاهداتشان را در صفحات شخصی خود با دیگران به اشتراک میگذاشتند به اتهام ایجاد «قم هراسی» بازداشت میکرد. چهارشنبه، ۷ اسفندماه ۱۳۹۸ پلیس فضای سایبری جمهوری اسلامی از دستگیری ۲۴ شهروند خبر داد. ۲۱ اسفند ۹۸ خامنهای دستور تشکیل ستاد مقابله با کرونا را صادر و حسن روحانی را در مقام رئیس ستاد منصوب کرد.
آمار و اعداد مربوط به موارد ابتلا و فوتیهای کرونا از مراکز مختلف و استانهای مختلف کشور اعلام میشدند. این امر باعث آشکار شدن تناقضات و اطلاعات خلاف واقع در آمار و اعدادی که به طور رسمی از سوی وزارت بهداشت اعلام میشدند، شده بود. ۱۲ اسفند ۹۸ تیمی شش نفره از سوی سازمان بهداشت جهانی با ۷۵۰ تن تجهیزات مقابله با کرونا وارد تهران شد. یک هفته پس از بازگشت از این سفر، ریک برنن، مدیر منطقهای سازمان بهداشت جهانی به رویترز گفت: «آمار گزارش شده توسط تهران میتواند تنها حدود یک پنجم آمار واقعی را نشان دهد. دلیلش هم تعداد کم تستهاست.» در همان گفتگو برنن به نکتهای دیگر نیز اشاره کرد: «به آنها (مقامات جمهوری اسلامی) گفتیم که ضعیفترین حلقه در زنجیرهی سیستمشان، ارائهی دادههاست […]» واکنش نظام به ضعفی که ریک برنن به آن اشاره کرده بود، سریع بود: ۳ فروردین ۱۳۹۹، رژیم اعلام آمار کرونا به تفکیک استانها را متوقف نمود. بدین ترتیب تمام کانالهای جانبی حذف شد و اطلاعرسانی در خصوص «دادهها» و آمار و اعداد و روند گسترش بیماری در کشور، تنها از طریق یک مجرای کاملا تحت کنترل نهادهای اطلاعاتی میسر بود. یکشنبه سوم فروردینماه سال ۱۳۹۹ را میتوان با قاطعیت سالروز تبدیل شدن وزارت بهداشت از یک «وزارت دولت» به یکی از «وزارتهای نظام» خواند. از آن تاریخ تا به امروز یک شبکهی گسترده متشکل از دستگاهها و افراد در تمام سطوح نظام، مشغول به سازماندهی و انتشار دروغی بزرگ، سمج و روزانه هستند. هر روز حوالی ساعت ۲ بعدازظهر نمایندهی این شبکه در برابر دوربینهای خبرنگاران حاضر میشود و اعدادی را که با وقایع روز و مناسبات پیش رو تنظیم شدهاند و فاصلهی آنها با واقعیت، هر روز بیشتر از روز گذشته میشود، ارائه میدهد. با انتشار آمار فوتیهای سال ۹۹ و ۴ ماه و نیم نخست سال جاری که توسط سازمان ثبت احوال به تازگی منتشر شد، به یکباره شکافی هولناک بین «دادههای رسمی» حکومت و واقعیت دهان گشود؛ شکافی به پهنای دستکم ۱۱۱ هزار گور.
جهشهای موازی
از زمان اعلام رسمی شیوع بیماری کرونا، ویروس عامل بیماری جهشهای ژنتیکی متعددی داشته است. دلتا، آخرین این جهشها که هماکنون در ایران بیداد میکند و همهی رکوردهای پیشین مرگ و میر و آمار مبتلایان را شکسته است، بیش از ۶۰ درصد مسریتر از آلفا شناسایی شده:

همزمان با این جهشها، روایت رسمی و رسانهای نظام نیز، منطبق با تصویری که خامنهای در طی سخنرانیها و مناسبات مختلف از ویروس بازتاب میداد، جهش مییافت:
– بیماری کذایی
– بیماری نه چندان مهم
– سلاح بیولوژیک غرب
– بیماری خبیث و پر مشکل
خامنهای برای مقابله با هر کدام از این سویههای جهش یافته در بیت خویش درمانی ویژه تجویز کرد:
– بیماری کذایی که از اساس ساختگی و جعلی بود. در اسفند ۹۸ مشاهده شد. به دلیل «کذایی بودن» هم نیازی برای “توصیهی درمانی” از سوی خامنهای دیده نشد.
– بیماری نه چندان مهم: در فروردین ۹۹ برای نخستین بار رویت شد. چیزی بود در حد سرماخوردگی، با خطرناکی کمتر از آنفولانزا. دعای هفتم صحیفه سجادیه برای مقابله «جواب» داده بود.
– جهش تسلیحاتی کرونا: یک ویروس دستساز آمریکایی بود. آمریکاییها آن را در یک پروژهی مشترک با «اجنه» ساخته بودند. این بود که واکسنهای تولیدی توسط آمریکاییها و غربیها در واقع ابزار جاسوسی بودند و وارداتشان ممنوع اعلام شد.
– «بیماری خبیث و پرمشکل» زمانی شناسایی شد که دلتا رکورد کفن و دفن را در آرامستانها میشکست. واردات واکسنهایی که دیگر ابزار جاسوسی نبودند آزاد شد.
بیست مرداد ۱۴۰۰ علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونای تهران اعلام کرد که او و همکارانش در دستگاههای حکومتی، آمار واقعی فوتیهای کرونا در ایران را به سازمان جهانی بهداشت نگفتهاند. آنچه در طی ۱۸ ماه همهگیری در این خصوص اعلام کردهاند حقیقت نداشته است. از واردات و خرید واکسن به دلیل گرانی ممانعت به عمل آمده. او و دستگاههای مربوطه کمکهای جهانی را پس فرستادند. پزشکان بدون مرز را به کشور راه ندادند. خبرگزاری فارس، رسانهی سپاه خواستار برخورد قضایی با زالی شد. این رسوایی تمامیت نظام را پوشش میداد. به همین خاطر چهرههای موسوم به جریان “اصلاحات”، که مهمترین ماموریت آنها نجات نظام در بحرانهاست، در این میان بیکار ننشستند. خبر بازداشت چند چهرهی شناخته شده از این جریان که بنا به گفتهها و ادعاهای تائید نشده، قصد طرح شکایت از وزارت بهداشت، به عنوان نهاد مسئول داشتند در رسانهها به شکل گسترده انتشار یافت. شکایتی طرح نشده بود. تعدادی از بازداشت شدگان طی ۲۴ ساعت آزاد شدند. اما دیگر دیر شده بود. در فضای مجازی هشتگ «خامنهای ویروس» دوباره ترند شده بود.