10.2 C
Tehran
جمعه 4 فروردین 1402

از اسیدپاشی تا سم‌پاشی− حملات جمهوری شیمیایی به زن

در آخرین آمار منتشر شده در خصوص مسمومیت‌های سریالی...

مسئولیت شهروندی در دموکراسی− شاهزاده در گفتگو

در آخرین روز «کنفرانس امنیتی مونیخ» که از جمعه،...

آبادان، اشرف، کلن – شکست طلسم مجاهدین

روی جلد شماره ۴۴/۲۰۲۱ مجله تسایت، منتشره در ۵...

خیزش تشنگان: روز هفتم- این رژیم را آب می‌برد

اینترنت در هفتمین روز اعتراضات، در خوزستان به طور کامل قطع شد. چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۰  نت‌بلاکس پس از گذشت ۷ روز، اختلال مستمر و گسترده در شبکه‌ی اینترنت استان خوزستان در طول تمام هفته‌ی گذشته را تائید کرد. بر اساس داده‌های این نهاد مستقل که محدودیت‌ها و اختلالات اینترنت در تمام دنیا را رصد می‌کند، کاربران خوزستانی از زمان شروع اعتراضات، پنج‌شنبه ۲۴ تیرماه تا کنون، با محدودیت‌های شدید اینترنتی، خصوصا در شبکه‌ی اینترنت موبایل مواجه بوده‌اند. ایران‌ترو طی یک هفته‌ی گذشته، هر روز از قطعی و اختلال اینترنت در خوزستان، علیرغم تکذیب و انکار مدام رسانه‌های حکومتی، مشخصا ارگان خبری گروه تروریستی سپاه پاسداران، خبرگزاری فارس، گزارش داده است. نت‌بلاکس در گزارش خود، پرده از کیفیتی جدید در ایجاد خفقان و محدودیت در شبکه‌ی اطلاع رسانی و گردش آزاد اطلاعات برمی‌دارد:

«تجزیه و تحلیل داده‌های تلفن همراه، گزارش‌های گسترده کاربران در خصوص اختلالات شبکه‌ی تلفن همراه را تأیید می کند، که در راستای قطع کردن اینترنت منطقه‌ای، با هدف کنترل اعتراضات انجام شده‌ است. ارتباطات خط ثابت (اینترنت خانگی) در این منطقه همچنان در دسترس است، گرچه کاربران در خوزستان شدیدا به سرویس داده تلفن همراه وابسته هستند. تخمین زده شده است، که این اختلال تقریباً ۳ تا ۴ درصد از داده‌های تلفن همراه کل ایران را از دسترس خارج کرده است.  این نوع از اختلال در اینترنت، بر اتصال در لایه‌ی شبکه تلفن همراه تأثیر می گذارد و نمی توان با استفاده از پراکسی سرور یا وی‌پی‌ان آن را دور زد. به همین دلیل این نوع اختلال قادر است، دسترسی به اطلاعات را بدون قطع کردن کامل اینترنت یا شبکه ملی، به شدت محدود کند.»

نریمان غریب، فعال مدنی و کارشناس حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در خصوص این کیفیت جدید از اعمال محدودیت و ایجاد خفقان به زبانی ساده‌تر می‌گوید:

سرکوب وحشیانه و کشتار مردم معترض، بکارگیری سلاح‌های سنگین نظامی بر علیه شهروندان بی‌دفاع، عدم اطلاع‌رسانی و پوشش خبری توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی، دروغ و پروپاگاندای وسیع رسانه‌های حکومتی، اهانت و توهین مقامات استانی و کشوری به شعور و کرامت انسانی مردم معترض، اغتشاش‌گر و تروریست خواندن شهروندان، کشته و زخمی کردن آنها- که هیچکس هنوز به درستی آمار دقیقی از تعداد و هویت آنها ندارد و رژیم هم ۲۴ ساعت، بی وقفه در حال تکذیب و انکار و تهیه و پخش دیسینفورمیشن و صحنه‌سازیهای دروغین است – و اینترنتی که در همین لحظه و اینبار نه تنها در خوزستان، بلکه در هر نقطه که صدای اعتراضی شنیده شده باشد، قطع و یا شدیدا مختل شده است – هیچ‌کدام توان توقف موج نه، بهمن اعتراضات گسترده‌ای که از خوزستان به راه افتاده است و دیروز به اصفهان، بوشهر، کرج، تهران رسید و لر و عرب و بختیاری و تنگستانی و فارس و گناوه‌ای را در «مرگ بر جمهوری اسلامی! مرگ بر خامنه‌ای!» یکی کرد، ندارد.

در عرض یک هفته شمار شهرهای معترض دوبرابر شده است. بر اساس ویدیوها و گزارش‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی، روز گذشته مردم در سوسنگرد، بهبهان، یزدان‌شهر اصفهان، خورموسی، گناوه، اهواز، دزفول، شهر شیبان، الهایی، بندر ماهشهر، مسجد سلیمان، رامشیر، شاهدشت کرج، خرمشهر، شاوور کرخه، شادگان، شوش، خلفیه، دارخوین، دغاغله و ملاشیه اهواز، بوشهر، دزفول و… دست به تجمعات اعتراضی زدند. در برخی نقاط مردم معترض با آتش زدن لاستیک اقدام به بستن جاده‌ها نمودند. در بسیاری از ویدیوها دیده می‌شود، نیروهای سرکوب‌گر رژیم به سوی مردم گاز اشک‌آور و گلوله شلیک می‌کنند. صدای تیربار مسلسل شنیده می‌شود. در صفوف معترضان کودکان هم حضور دارند. نیروی انتظامی بی‌هدف به سمت جمعیت تیراندازی می‌کند. خواست این مردم دیگر آب نیست. آنها آزادی می‌خواهند. جمهوری اسلامی نمی‌خواهند. خامنه‌ای نمی‌خواهند. سرزمین‌شان را می‌خواهند. کوچ اجباری نمی‌خواهند. دروغ نمی‌خواهند. کارون و کرخه و زاینده‌رودشان را می‌خواهند. سد گتوند نمی‌خواهند. سپاه نمی‌خواهند. هورالعظیم، رضائیه، عروس خاورمیانه، آبادان‌شان را دوباره می‌خواهند.

بیش از یک دهه است که نهادهای بین‌المللی نسبت به بروز بحران بی‌آبی و خشکسالی در منطقه هشدار می‌دهند. مقامات در دهه هشتاد، دوره نخست احمدی‌نژاد، بحران آب در بخش وسیعی از فلات مرکزی و جنوب ایران را به کاهش بارندگی نسبت دادند. حال آنکه در سال‌های نخستین همان دهه،  جمهوری اسلامی به طور سیستماتیک و راهبردی طرح «کوچ اجباری» را – و یا در اصطلاح دقیق‌تر و فاشیستی‌ترش که برای جمهوری اسلامی مناسب‌تر می‌نماید: طرح «دیپورتیشن جمعی» – کلید زده بود.

در عین حال مسئولان نظام در فضای رسانه‌ای، علنا دروغ به اذهان عمومی تزریق می‌کردند. دو سال پیش بود، درست در تیرماه ۹۸، که عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست روحانی، در جلسه ستاد ملی مقابله با گرد و غبار اطمینان خاطر می‌داد:

امروز خوزستان پس از ۴۲ سال جمهوری اسلامی به «سرزمین هرز» شعر تی اس الیوت* می‌ماند:

از پس سرخ‌فامی مشعل‌ها بر چهره‌های عرق‌ریز
از پس سکوت یخ زده در باغها
از پس عذاب الیم در جایگاه‌های سنگی
فریادها و شیون‌ها
زندان‌ها و قصرها و طنین
رعد بهار بر کوهستانهای دوردست
او که زنده بود مرده است
ما که زنده بودیم اینک می‌میریم
با اندکی شکیب
در اینجا آب نیست، تنها صخره است
صخره است بی هیچ آب و جاده‌ی شن‌زار
[...]
در کوهستان‌ها حتی سکوت نیز نیست
تنها رعد نازای خشک بی‌باران است
در کوهستان‌ها حتی انزوا نیز نیست
بلکه چهر‌ه‌های سرخ عبوس از میان درهای
خانه‌های خشتی ترک خورده پوزخند می‌زنند و دندان بر هم می‌سایند

اگر آب بود

و صخره نبود
اگر صخره بود
و اگر آب هم بود
و آب
یک چشمه
آب‌گیری در میان صخره‌ها
اگر تنها صدای آب بود
نه صدای زنجره
و آواز علف خشک
بلکه صدای ریزش آب بر یک صخره
آنجا که باسترک در میان درختان کاج می‌خواند
چک چیک چک چیک چیک چیک چیک

اما آبی نیست
...

*T.S. Eliot, The Waste Land,
برگردان فارسی از بهمن شعله‌ور

دیدگاهتان را بنویسید

Please enter your comment!
Please enter your name here