10.7 C
Tehran
شنبه 12 فروردین 1402

از اسیدپاشی تا سم‌پاشی− حملات جمهوری شیمیایی به زن

در آخرین آمار منتشر شده در خصوص مسمومیت‌های سریالی...

مسئولیت شهروندی در دموکراسی− شاهزاده در گفتگو

در آخرین روز «کنفرانس امنیتی مونیخ» که از جمعه،...

آبادان، اشرف، کلن – شکست طلسم مجاهدین

روی جلد شماره ۴۴/۲۰۲۱ مجله تسایت، منتشره در ۵...

ساسان نیک‌نفس – قتل یک زندانی توسط سیستم

پس از ساعت‌ها تعلل و عدم پاسخگویی به وکیل و خانواده‌ی ساسان، سازمان زندان‌ها اطلاعیه‌ای منتشر کرد، که بیشتر شبیه به اعتراف به جرم می‌ماند تا توضیح در خصوص چگونگی مرگ ساسان نیک‌نفس در زندان

اولین گزارش‌ها از وخامت حال زندانی سیاسی ساسان نیک‌نفس در زندان فشافویه، روز گذشته، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ در فضای مجازی منتشر شد. در گزارش‌های دیروز آمده بود که مادر سالخورده‌ی ساسان از وضعیت وی بی‌اطلاع است. حتی وکیل ساسان، آقای علی شریف‌زاده، تا امروز بعد‌ازظهر، چنانچه در گفتگو با خبرگزاری ایلنا اعلام کرده بود، از وضعیت موکلش اطلاعی نداشته و دادیار ناظر بر تهران بزرگ، آقای محمدی، و همچنین قاضی اجرای احکام شعبه یک نیز تظاهر به بی‌اطلاعی می‌کنند. اما پیش از این گزارش، خبر درگذشت ساسان نیک‌نفس توسط فعالان مدنی در فضای مجازی منتشر شده بود.

ولی با این وجود، حتی پس از انتشار این گزارشات، مسئولان زندان هیچ واکنشی نشان نداده و خانواده را در انتظار گذاشتند.

حال ساسان نیک‌نفس از دو روز پیش در زندان بد شده بود. او را به بهداری زندان می‌برند. ساسان از بیماری‌های متعددی رنج می‌برد: دیابت، کبد چرب، ورم معده، فشار خون بالا و مشکلات عصبی/روانی. ۱۱ ماه گذشته را او با این بیماری‌ها در فشافویه گذرانده. مادر سالخورده‌اش تلاش کرده بود که برایش «گواهی عدم تحمل حبس» بگیرد. درخواست رد می‌شود. مادر سعی می‌کند از طریق کمیسیون دوم پزشکی قانونی این گواهی را کسب کند.

ساسان نیک‌نفس فعال پادشاهی‌خواه، ۳۶ ساله، پدر دو دختر ۸ و ۹ ساله، بنا به گفته وکیلش، تنها به دلیل چند پست اینستاگرامی در حمایت از شاهزاده رضا پهلوی دستگیر و در دی‌ماه ۹۸ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به ۸ سال زندان محکوم شد. ۵ سال از این حکم، طبق ماده ۱۳۴ قابل اجرا بود و ساسان در حال تحمل این حبس بود که دو روز پیش با خونریزی بینی و دهان به بهداری زندان منتقل می‌شود. خبرگزاری هرانا در آخرین گزارشی که در خصوص مرگ ساسان نیک‌نفس منتشر کرد، نوشت: «این زندانی سیاسی در پی عدم رسیدگی مناسب پزشکی و تعلل در اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان» جان خود را از دست داد. او «روز شنبه ۱۵ خرداد در پی وخامت حال و خونریزی شدید از دهان و بینی به بهداری زندان منتقل» شده بود. مسئولان زندان «با اعزام او به بیمارستان خارج از زندان مخالفت» کردند. یکی از منابع این خبرگزاری گزارش داده:
«پیکر این زندانی سیاسی پس از مرگ به بیمارستان خارج از زندان منتقل شده است.»
با توجه به این اطلاعات، دلیل تعلل مقامات زندان و قوه قضائیه در خصوص اطلاع‌رسانی و پاسخگویی به وکیل و خانواده‌ی این زندانی سیاسی کاملا روشن می‌شود: قاتل در حال انتقال جسد مقتول به مکانی دیگر بوده است. به همین دلیل نیز در اطلاعیه‌ای که سازمان زندانها پس از ساعت‌ها تعلل و عدم پاسخگویی منتشر کرد، محل فوت این زندانی سیاسی بیمارستان فیروزآبادی تهران ذکر شده است. همچنین این سازمان در ادعایی بی‌اساس و بی‌شرمانه، علت وخامت حال و سپس فوت ساسان نیک‌نفس را، بدون هیچ‌گونه اشاره‌‌ای به گزارش پزشکی قانونی، در روایتی مخدوش و کاملا ساختگی اینطور گزارش می‌کند، که این زندانی سیاسی «طی مکالمه‌ای که با پزشک داشته است، اعلام می‌دارد از احدی زندانیان چند عدد قرص گرفته و مصرف نموده و پس از مصرف شرایط وی نرمال نبوده است که نامبرده مجددا تشنج کرده و بنا به تشخیص پزشک سریعا در ساعت ۱۷:۲۰ به صورت اورژانسی به بیمارستان فیروز‌آبادی منتقل می‌شود و در نهایت این زندانی در بیمارستان فوت می‌شود.»

منابع فعالان حقوق بشر خبرگزاری هرانا در داخل زندان تهران بزرگ، به این خبرگزاری اطلاع داده‌اند، که هم‌اکنون تعدادی از زندانیان سیاسی در این زندان تحت بازجویی هستند. بازجویان در تلاشند تا «علت فوت» ساسان نیک‌نفس را «خوددرمانی» و مصرف خودسرانه‌ی داروهای غیرتجویزی جلوه دهند.

این روش کاملا آشناست. قتل بهنام محجوبی به خاطر می‌آید. قتل او را نیز درست به همین شکل و درست با همین نوع دلایل به «مرگ از طریق خوددرمانی» تغییر ظاهر دادند. چندی پیش بتول حسینی، مادر بهنام به نهادهای حقوق بشر و سازمان‌های بین‌المللی روی آورد و از آنها در راه یافتن قاتل فرزندش طلب کمک کرد و گفت که پس از گذشت بیش از سه ماه از قتل فرزندنش، مسئولان قوه قضائیه از دادن گواهی پزشکی قانونی به او طفره می‌روند؛ از دادن تنها سندی که می‌توانست تمامی ادعاهای آنها را ثابت کند!

سحر
سحر
اگر امروز نتوانم موی خود را محکم بگیرم و خویش را از این باتلاق بیرون بکشم، بی تردید هم خودم و هم اسبی که سوار بر آن در راهم، هر دو غرق خواهیم شد.