
[...]اکنون زمان من بسر آمده و من ناکام میمیرم و هرگز اینچنین عاشق زندگی نبودهام (توسکا، پوچینی)
یازده سپتامبر دو هزار و بیست ساعت شانزده و چهل و پنج دقیقه یوتیسی نوید افکاری هنوز زنده بود ما هنوز باور داشتیم میشود نوید زنده بماند سازمان عفو بینالملل بیانیهای را منتشر کرد و از بیم اعدام مخفیانه نوید افکاری نوشت ما از آن نوشتیم که میترسیم رژیم نوید را در خفا به قتل برساند ولی امروز میدانیم که آنروز ته دلمان باور نداشتیم که نوید را صبح روز بعد به قتلگاه ببرند و نوید هم خودش آنروز باور نداشت و بیانیهٔ عفو را کسی به او نرسانده بود و نیمه شب هم وقتی تماس گرفت دلش قرص بود و باور داشت که زندگی هر چه که هست پایانش اینگونه نباید باشد و طوری حرف میزد که انگار هرگز اینگونه عاشق زندگی نبوده است امید داشت آنگاه صبح شد پس از قتل نوید همه زشتیهای دنیا برانگیخته شدند صورت شدند صدا شدند و دنیای آنروز صبح حالت تهوع داشت و آدمهایش همه ناتوان و زمینگیر بودند و خبرهایش از منابع محمودیانها و یونسیها به چهارگوش دنیا شایع میشد در حالی که شبهای پیش از قتل ثنای میرشان را هی قی میکردند و در دفاع از سکوت شکستهای که در اطراف نوید تنیده بودند تا بیصدا در آن به دار آویخته شود ادله هار میکردند که پاچهی عفوبینالملل و فعال حقوق بشر را بگیرد وقتی تن شکنجه دیدهی نوید را با اصحاب امام زمان گمنام شبانه در خاک میانداختند قجرها هم آمدند به یاری محمودیانها و یونسیها که ساعت هفت و پنجاه و سه دقیقهی یوتیسی روز دوازده سپتامبر دوهزار و بیست میلادی قتل نوید را خبر داده بودند و دروغ سرشتند و مالهکش مالهکشان شدند و با قتل نوید آنروز چیزهای دیگری هم مردند بی آنکه خرامشان پدید آید از نوید از جمله مردگان آن روز قانون بود که بوی تعفن لاشهاش از مرزهای ایران عبور کرد و حال دنیا را بهم زد و همه دیدند که یک وکیل مدافع در ایران حتی از زمان اعدام موکلش هم بیخبر میماند که پس از قتل موکلش توان شکایت از قاتلین و متخلفین را ندارد و هیچ شرمش نمیآید که به شغل پوشالی و خالی شده از معنی و مفهومش ادامه دهد برود نوید یاری به پروندههای دیگر بدهد بی خرام
ویدیو کلیپ از: Yazdegerd 3rd، موسیقی: E lucevan le stelle, Tosca, Giacomo Puccini, Tenor: Plácido Domingo