11.3 C
Tehran
شنبه 12 فروردین 1402

از اسیدپاشی تا سم‌پاشی− حملات جمهوری شیمیایی به زن

در آخرین آمار منتشر شده در خصوص مسمومیت‌های سریالی...

مسئولیت شهروندی در دموکراسی− شاهزاده در گفتگو

در آخرین روز «کنفرانس امنیتی مونیخ» که از جمعه،...

آبادان، اشرف، کلن – شکست طلسم مجاهدین

روی جلد شماره ۴۴/۲۰۲۱ مجله تسایت، منتشره در ۵...

قطر: چت‌روم جدید اروپا

آنچه که در آغاز، شکل و نام رسمیِ «مذاکرات هسته‌ای» را داشت و بعدها با «گفتگوهای وین» برای احیای برجام شکل و نامی غیررسمی‌تر و بازتر به خود گرفت،اکنون در ایستگاه فعلی و شاید پایانیِ خود در دوحه، فرمی مضحک به خود گرفته؛ فرمی که بی‌شباهت به گپ و گفتگو در چت رومها نیست: گذرا، مجازی.

مذاکرات احیای توافق هسته‌ای، گفتگوهای وین، “مذاکرات رفع تحریم‌ها”…− یک پدیده و چندین نام. بسته به آن که کدام فرد و یا رسانه از آن بنویسد یا بگوید، نامهای متفاوتی برای تقابل دیپلماتیکِ کشورها با برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی وجود دارد. عمر مفید «برنامه جامع اقدام مشترک» کمتر از ۳ سال بود. برای امضای آن کشورهای ۱+۵ تا تیرماه ۱۳۹۴، نزدیک به دو سال مذاکره کرده بودند. اردیبهشت ۱۳۹۷ آمریکا از «برجام» خارج شد. پس از آن خامنه‌ای راهبرد جدید رژیم را در عبارت «نه جنگ، نه مذاکره» معرفی کرد. این فرمول در آن زمان برآمده از این تصور یا امید بود که زمان به نفع جمهوری اسلامی کار خواهد کرد. محاسبات خامنه‌ای غلط از آب درآمد. تغییر رئیس‌جمهور آمریکا، نتیجه‌ای را که نظام به آن دل خوش کرده بود نداد. حمله‌ی روسیه به اوکراین تغییراتی اساسی در منظره‌ی سیاسی منطقه به وجود آورد. تغییراتی که موقعیت رژیم را در پرونده‌ی باز برجام بغرنج‌تر و بیش از پیش تضعیف کرد.

به هر جهت، با آغاز ریاست جمهوری جو بایدن، مذاکرات در فروردین ۱۴۰۰ دوباره از سر گرفته شد. اما این بار تیم روحانی عمرش به سر آمده بود. خامنه‌ای مهره‌های جدیدش را به میدان فرستاد. آذرماه ۱۴۰۰ دور هفتم «مذاکرات احیای برجام» که بعدها به «گفتگوهای وین» نیز مشهور شده بود این بار با نامی که رژیم در ماشین پروپاگاندای خود دمیده بود ظاهر شد: «مذاکرات رفع تحریمها». دور هفتم و هشتم گفتگوها تا ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ به طول انجامید. برجام از آن تاریخ تا به امروز در حالت احتضار به سر می‌برد.
از آنجا که توافق هسته‌ای هرگز نه لغو شد و نه هیچ یک از امضاکنندگانِ آن به جز ایالات متحده از آن خارج نشد، «مذاکرات احیای برجام» نیز در واقع عنوانی صحیح برای آن نمی‌تواند باشد؛ دقیقتر آن است که بگوییم: «مذاکرات برای راضی کردن آمریکا به امضای دوباره‌ی برجام». چرا که بدون مشارکت آمریکا، برجام حتی ارزش کاغذی که بر روی آن نوشته شده را هم ندارد. اگر چیزی غیر از این واقعیت داشت، یعنی اگر برجام یا چیزی شبیه به آن بدون آمریکا ممکن بود، در همان دوره ریاست جمهوری ترامپ به وقوع می‌پیوست. رسوایی راه حل اروپا، «مکانیسم اینستکس» گواهی تاریخی بر نقش جایگزین‌ناپذیر آمریکا در این میان است. آمریکا اما دیگر به برجام ۲۰۱۵ راضی نیست. برنامه موشکی و فعالیتهای تروریستی رژیم در منطقه از جمله مشکلاتی هستند که آمریکا و اروپا سعی به حل دیپلماتیک آنها در قالب مذاکرات برجامی دارند.
مذاکره‌ی مستقیمی بین مهره‌های جدید خامنه‌ای در وین و تیم آمریکایی در دور هفتم و هشتم شکل نگرفت. در عوض این میخائیل اولیانف، نماینده روسیه در وین بود که طی این دو دوره مذاکره، پررنگ‌ترین نقش را بازی کرد. رسانه‌های غرب لقب «غیب‌گوی وین» را به او داده بودند. توییت‌های اولیانف در آغاز کاملا همسو با سیاست‌های حکومت بود و در رسانه‌های وابسته به رژیم از آنها در جهت «امیدآفرینی» کاذب استفاده می‌شد. رسانه‌های سپاه با توییت‌های اولیانف به مصاف افت ارزش ریال و افزایش وحشتناک نرخ ارز می‌رفتند. از زمان حمله نظامی روسیه به اوکراین، ۵ اسفند ۱۴۰۰، برجام و مذاکرات بر سر آن، برای روسیه تغییر ماهیت دادند. ۱۴ اسفند، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد: «از دولت آمریکا در سطح وزارت امور خارجه تضمین کتبی خواسته‌ایم که پس از احیای برجام حقوق روسیه در همکاریها و روابط اقتصادی و سرمایه‌گذاری با جمهوری اسلامی نقض نشود». شش روز بعد، ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ مذاکرات سکته سوم را زد.

حال اگر عنوانِ «مذاکرات رفع تحریمها» را معتبر فرض کنیم و محتوای آن را با واقعیت‌های موجود بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که این عنوان در تمام اجزای معنی‌اش شکست خورده است: مذاکرات به احتضار افتاده؛ تحریمها نه تنها رفع نشده‌اند، بلکه تشدید و دامنه‌ی آنها گسترده‌تر هم شده‌اند.

هم مذاکره می‌کنیم، هم تحریم، هم جنگ

رویکرد راهبردی آمریکا در برابر فرمول «نه مذاکره، نه جنگِ» خامنه‌ای بود. از آغاز ریاست جمهوری جو بایدن، آمریکا تحریم‌های متنوعی بر علیه جمهوری اسلامی وضع کرد. تنها چند نمونه:

  • تحریم شبکه بین‌المللی پولشویی و پشتیبانی مالی از حزب‌الله لبنان و نیروی قدس سپاه،
  • تحریم شبکه فعال در فروش نفت رژیم در عمان، امارات و رومانی،
  • تحریم شبکه‌ی بازرگانی و کشتی‌رانی مرتبط با جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران و حوثی‌های یمن،
  • تحریم ۴ فرد و ۲ شرکت مرتبط با برنامه پهپادی سپاه.

شمار زیادی از تحریم‌های بایدنیِ وضع شده علیه رژیم به طور مستقیم دقیقا همان ارگانی را مورد هدف قرار داده‌اند که جمهوری اسلامی خواهان خارج کردن نام آن توسط آمریکا از لیست سازمانهای تروریستی است: سپاه پاسداران.
همزمان با تشدید تحریمها و گسترش دامنه‌ی آنها، آمریکا همواره آمادگی کامل خود برای انجام مذاکره به هر شکل و در هر کجایی را اعلام می‌کرد؛ در تمام مذاکرات، حضوری فعال داشت و در واقع این جمهوری اسلامی بود که از مذاکره مستقیم با آمریکا امتناع می‌ورزید و همچنان می‌ورزد.
جنگهای مدرن اشکال مختلفی دارند. شکل مورد علاقه‌ی جنگ برای جمهوری اسلامی، جنگهای نیابتی و ترکیبی هستند. و این همان نوع جنگی‌ست که رژیم، حتی در همان زمان که خامنه‌ای راهبرد حکومت را فرموله کرد، در آن درگیر بود.

جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱ به تهران آمد. او به عنوان «هماهنگ کننده برجام» هدفش از این سفر را «معکوس کردن تنش‌ها» و بازگشت به «دیپلماسی» تعریف کرد. بورل در پایان سفرش شروع دوباره «گفتگوهای هسته‌ای» را در روزهای آتی در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس اعلام کرد. روز گذشته در آخرین نشست خبری خود به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه، سعید خطیب‌زاده جزئیاتی از روند این گفتگوها را به خبرنگاران ارائه داد:

  • نمایندگان ۱+۴ در این گفتگوها حضور ندارند.
  • گفتگو به شکل غیرمستقیم میان باقری از جمهوری اسلامی، انریکه مورا از اروپا و رابرت مالی از آمریکا انجام می‌شود.
  • انریکه مورا به عنوان واسطه پیام‌ها را بین باقری و مالی به شکل مکتوب رد و بدل می‌کند.
علی باقری و انریکه مورا در قطر

هیچ نشانی از تغییر در محتوای موارد مورد اختلاف بین دو طرف وجود ندارد. علی باقری در جلسه‌ی روز یکشنبه با اعضای «فراکسیون مستقلین ولایی» دستاورد سفر جوزپ بورل را اینگونه تشریح کرد: «سفر مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا ابتکار شکلی در روند مذاکرات و نه محتوایی بود.»

در همان روز جمهوری اسلامی دومین پرتاب موشک ماهواره‌بر خود، ذوالجناح را در مانوری رسانه‌ای تحت عنوان «پیام اقتدار» به پیشواز دور جدید گفتگوها در دوحه فرستاد. این پیام در روز سه‌شنبه ۷ تیر با اعلام رای دادگاه بر علیه توریست فرانسوی بنجامین بریر، مبنی بر تحمل ۸ سال و ۸ ماه زندان، شکل دیپلماسی رژیم را تکمیل کرد: گروگانگیری و نمایش فناوری‌های نظامی مرتبط با برنامه‌ی هسته‌ای. به نظر می‌رسد آنچه که در آغاز، شکل و نام رسمیِ «مذاکرات هسته‌ای» را داشت و بعدها با «گفتگوهای وین» برای احیای برجام شکل و نامی غیررسمی‌تر و بازتر به خود گرفت، اکنون در ایستگاه فعلی و شاید پایانیِ خود در دوحه، فرمی مضحک به خود گرفته باشد؛ فرمی که بی‌شباهت به گپ و گفتگو در چت رومها نیست: گذرا، مجازی.

امروز چهارشنبه، ۸ تیر ۱۴۰۱، در دومین روز “گفتگوهای دوحه”، تسنیم، ارگان خبری سپاه از بی‌نتیجه بودن و پایان «چت» در قطر خبر داد. البته ساعاتی پس از انتشار این خبر، ناصر کنعانی، سخنگوی جدید وزارت خارجه‌ی رژیم گفت که گفتگوهای دوحه از ابتدا دو روزه برنامه‌ریزی شده بود و عصر امروز نشست دیگری میان علی باقری و انریکه مورا برگزار می‌شود.

اخیرا منتشر شد

مطالب برگزیده