در آخرین روز «کنفرانس امنیتی مونیخ» که از جمعه، ۲۸ تا یکشنبه ۳۰ بهمن ماه در هتل «بایریشه هوف» این شهر در جریان بود، خبرنگار روزنامه بیلد آلمان، «شمی حک» گفتگویی با شاهزاده رضا پهلوی ترتیب داد. در ادامه ترجمه فارسی این گفتگو را میخوانید
در ایران اعتراضات جدید به شهرها رسیده. پنج ماه از آغاز خیزش گذشته. آیا این یک انقلاب نوین در ایران است؟
«بله، این یک انقلاب است. انگار تمام کشور مشتعل شده باشد. خیزش مردمی ۵ ماه است که ادامه دارد. پنجشنبهی گذشته دوباره شاهد اعتراضات سراسری بودیم. این جنبش واقعا پایدار است و البته ما باید سطح آن را ارتقا دهیم و به همین جهت نیز اکنون این موضوع اهمیتی حیاتی دارد که دولتهای غربی بالاخره پس از ۴۳ سال، خواهان گفتگو با مخالفان رژیم هستند. این امر پیامی بسیار قوی نه تنها به رژیم، بلکه به مردم ایران نیز ارسال میکند.»
آیا حکومت ملاها به لرزه افتاده؟
«خب، به طور حتم تحت فشار شدیدی قرار گرفتهاند. تحریمها هم شدیدتر میشوند. ولی اینکه به موازات «سیاست فشار احداکثری» یک «سیاست حمایت حداکثری» نیز همزمان به پیش برده شود، بسیار حائز اهمیت است. اعمال فشار از خارج کشور به شکل تحریمهای اقتصادی به تنهایی، قادر به تضعیف رژیم خواهد بود، ولی احتمالا برای به زانو درآوردن آن کافی نخواهد بود.»
شما با تعدادی از سرشناسترین منتقدان رژیم ائتلاف جدیدی تشکیل دادهاید. هدفتان از این اقدام چیست؟
«من همیشه با دل و جان برای ایران فعالیت کردهام. رسالت زندگی من، تجربهی روزیست که در آن ایرانیان به پای صندوق رای می روند و آزادانه نظام آیندهی خود را انتخاب میکنند. تمرکز ما در حال حاضر بر ایجاد یک ائتلاف گسترده متشکل از تمام نیروهای سکولار دموکراتیک معطوف است.»
دید شما نسبت به سلطنت تغییر یافته. شما اکنون خواهان یک ایرانِ سکولار دموکراتیک هستید. با چه چیزهایی در یک «نظام سلطنتی» دیگر موافق نیستید؟
«من اگر امکان انتخاب بین یک جمهوری سکولار و یک سلطنت موروثی را داشتم، طبیعتا جمهوری را انتخاب میکردم. ولی شاید بتوانیم از تحولات بهره ببریم و برای خلق پدیدهای کاملا نوین نوآورانه عمل کنیم. اکنون یک فرصت عالی برای انجام این کار در پیش روی ما قرار گرفته.»
اروپاییها به نظر شما به اندازه کافی قاطعانه عمل میکنند؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هنوز در لیست ترور اروپا قرار داده نشده. این برایتان دلسرد کننده نیست؟
«موضوع دلسرد شدن نیست. وضع تحریمهای بیشتر بر علیه سپاه پاسدارن نباید صرفا در جهت ایجاد «انزوا» انجام شود، بلکه باید هدف مشخصی را دنبال کند. نیروهای سپاه، هرچه بیشتر این نهاد تحت فشار قرار بگیرد، بیشتر نیز به عمق این واقعیت پی میبرد که نفسهای رژیم به شماره افتاده و حیاتش رو به پایان است. به این ترتیب در میان اعضای عادی سپاه این انگیزه رشد خواهد کرد که روی از رژیم برگردانند و به صفوف مردم بپیوندند. تحریمها به تنهایی کافی نیستند. با همه این توصیفات، سپاه پاسداران باید در لیست ترور اروپا قرار بگیرد.»
کشورهای غربی با وجود همه این مسائل همچنان روابط بسیاری با رژیم ملاها دارند، به خصوص اقتصادی. به نظر شما غرب در واقع بیشتر دنبال منافع اقتصادی خودش است تا حقوق بشر؟
«همیشه اینطور بوده. این پرسشیست که ذهن مرا همیشه درگیر کرده. آیا این یک رفتار بر اساس استانداردهای دوگانه و یا ریاکاری تلقی نمیشود: تظاهر به اهمیت دادن به حقوق بشر همزمان با تجارت و کاسبی با رژیمی که حقوق بشر را لگدمال میکند؟»
از پدر خود چه آموختید؟
«او واقعا باز بود و پذیرای پرسشهای چالشبرانگیز. برای پیشبرد چیزی که در نظر داشت به نظرات مخالف گوش میداد. میخواست بداند، آیا راهی که در پیش گرفته واقعا راه درستیست− این رفتارش مرا تحت تاثیر قرار داد. اما در زندگی خصوصی در واقع این فرصت را نداشت که از زندگی خانوادگی خود لذت ببرد. زمانی که من پدرم را از دست دادم، ۱۹ سال داشتم.»
بزرگترین خطای پدرتان چه بود؟
«پدر من زندگیاش را وقف توسعهی کشورش کرده بود و در دوران «جنگ سرد» زندگی میکرد. وقتی کسی آموزش مردم و سطح توسعهی کشور را بیوقفه ارتقا میدهد، مردم نیز دیر یا زود خواهان مشارکت بیشتر در نظام سیاسی میشوند. عمده مشکلی که ما در آن زمان داشتیم و در عین حال بزرگترین انتقاد به دولت پدرم بود، این بود که ایجاد فضای سیاسی آزاد بسیار به کندی پیش می رفت. این دلیل پیدایش بحران سیاسی آن روزها بود.»
انقلاب اسلامی به این دلیل رخ داد، چون ایرانیها فکر میکردند که سرنگونی شاه فکر خوبی است. مردم تحت حکومت شاه مایوس بودند. آیا این را درک میکنید؟
«بله، مسلما. ولی بخش تراژیک داستان این است که آنها بر علیه یک رژیم کاملا قابل اصلاح برخاستند، اما اکنون نزدیک به ۳۰ سال است که بر اصلاح یک نظام غیرقابل اصلاح پافشاری میکنند. چه درسی از تمام این تجربیات میگیریم؟ در پایان چه اتفاقی میتواند بیفتد؟ البته که مشارکت سیاسی مهم است. اما در عین حال برای جامعهای که فعالانه در سرنوشت سیاسی خود نقش دارد، این امر نیز ضروریست که افراد جامعه به عنوان شهروند مسئولیت بپذیرند و همه چیز را گردن دولت نیندازند.»
موضع شما در قبال اسرائیل چگونه است؟ ایران امروز در مقابل اسرائیل چهرهای چندان دوستانه نشان نمیدهد.
«رابطهی که ما با اسرائیل داریم به معنای واقعی کلمه یک رابطهی توراتی است که خیلی پیشتر از آنکه اسرائیل به عنوان حکومت پا به صحنه تاریخ بگذارد، وجود داشته است. یهودیان به هنگام شبات یاد کوروش دوم را گرامی میدارند. اما روابط ما به فرهنگ محدود نمیشود. امروز اسرائیل بهترین دانشمندان را برای رویارویی با بحران آب را دارد. من معتقدم که برای حل مشکلات زیست محیطی باید با هم همکاری کنیم. موضوع فقط این نیست که یکدیگر را به رسمیت بشناسیم، بلکه واقعا با یکدیگر همکاری کنیم− تمام منطقه میتواند از این امر بهره ببرد.»