روزنامه «تاتس» در گزارشی که دیروز، پنجشنبه، ۲۲ دیماه ۱۴۰۱ منتشر کرد، خبر داد که به نسخهای از یک سند «طبقهبندی شده» وزارت امور خارجه آلمان دسترسی پیدا کرده. این سند گزارشی ۲۸ صفحهای در مورد اوضاع ایران پس از شعلهور شدن آتش اعتراضات سراسری در شهریورماه و سرکوب خونین آن توسط جمهوری اسلامی است و در اواخر آبان/اوایل آذرماه سال جاری توسط این وزارتخانه برای اداره مهاجرت و پناهندگی و همچنین وزارت کشور آلمان تهیه شده بود− نوعی «بخشنامه داخلی» که تا کنون محرمانه بود. بر اساس تصویری که این گزارش از شرایط کنونی ایران به دست میدهد، ادارهجات و وزارتخانههای دولتی تصمیمات خود را در مواردی همچون تقاضای پناهندگی، مهاجرت و یا رد آنها و «دیپورت» افراد به ایران تنظیم میکنند و تغییر میدهند.
تصویر، سیاه و نگرانکننده است. هشدارهای وزارت خارجه بسیار جدی و اوضاع به فاجعه میماند.
رژیم به واسطهی اعتراضات سراسری شدیدا و «همهجانبه» تحت فشار قرار گرفته.
سعی در «حفظ نظام با استفاده از همه ابزارها و به هر طریقی» دارد.
«هیچ نشانی از تجدید نظر و تغییر رویه در خصوص برخورد وحشیانهای که با مردم خود اتخاذ کرده بروز نمیدهد».
رژیم «بیرحمانه» به تقابل با مخالفان خود میپردازد.
«تاتس» در توصیف بخشنامهی محرمانهی وزارت امور خارجه آلمان مینویسد: «برآوردهای وزارتخانه (از وضع حاکم بر ایران) ویرانکنندهاند.
بسیاری از اقشار جامعه ایران هماکنون در معرض «سرکوبهای شدید حاکمیت قرار گرفتهاند. مردم به دلایل مختلف – قومیت، جنسیت، مذهب و یا به دلیل انجام فعالیتهای حرفهای خود، فعالیتهای هنری، روزنامهنگاری، سیاسی− سرکوب میشوند.» زنان در میان این اقشار سرکوب شده، جایگاه ویژهای دارند. زنان در ایران به موجب «قوانین حقوقی و قواعد اجتماعی که عدم رعایت آنها انواع مجازات و تنبیهات را به دنبال دارند، با محدودیتهای شدیدی مواجه هستند.»
در این سند آمده که چیزی به اسم «تفکیک قوا» در ایران وجود ندارد؛ به ویژه وقتی صحبت از قوه قضائیه به میان میآید. «فساد و خودکامگی، به خصوص در پروندههای سیاسی» در این قوه ریشه دوانده است.
شکنجه و رفتارهای غیرانسانی، مواردی موجود در دستگاه قضای جمهوری اسلامی هستند.
شمار اعدامها در ایران «افزایش چشمگیری» داشته، که شامل کودکان و نوجوانان، افراد زیر ۱۸ سال نیز میشود.
«موارد مرگهای اسرارآمیز و بیدلیل» در زندانهای رژیم به طور منظم تکرار میشوند.
سرکوب با تمام ابزار موجود
وزارت خارجه آلمان در جایی از این گزارش جمعبندی میکند: «هر نوع مخالفت و دگراندیشی با تمام ابزار موجود سرکوب میشود». با این حال، برخورد سرکوبگرانهی رژیم نتیجهبخش نبوده. گزارشِ طبقهبندی شدهی این وزارتخانه در پایان به این نتیجه میرسد که سرکوب نه تنها قادر به پایان دادن به اعتراضات نبوده، بلکه بر خلاف انتظار رژیم باعث گستردگی اعتراضات نیز شده. تمرکز اعتراضات دیگر بر «حقوق زنان» نیست. دیگر تنها «اهالی و ساکنین شهرها» نیستند که برای اعتراض به خیابانها میآیند. اعتراضات به شکلی فزاینده به یک «جنبش حقوق مدنی» بدل میشود که از مرز شهرها گذشته و راه به شهرستانها و نقاط دورافتادهی استانهای کشور میبرد.
تصویری که این سند طبقهبندی شده از شرایط کنونی ایران ارائه میدهد برای مخاطب ایرانی حاوی نکتهی جدید و نادانستهای نیست. اهمیت آن در چیز دیگریست. اینکه گزارشهای «طبقهبندی شده» که توسط نهادهای دولتی در کشورهای خارجی نه برای اطلاع عموم و نه در جهت نشان دادن مواضع سیاسی یک کشور، بلکه برای استفاده و ارزیابی صحیح اوضاع به منظور اتخاذ رویکرد مناسب در قبال موضوعات مختلف، تهیه میشوند، به آنها معنی و جایگاه ویژهای میدهد: این نوع اسناد از صداقت و واقعبینی بیشتری برخوردارند. به دور از ملاحظات سیاسی رایج، بیرحمانهتر و «غیردیپلماتیکتر» هستند. و درست به همین دلیل، این بخشنامهی طبقه بندی شدهی وزارت خارجه آلمان نیز با ارزش میشود. چرا که به ما امکان شناختِ نگاهی را میدهد که از بیرون و بیگانه، ما را نظاره میکند، شرایطمان را، ضعفها و قدرتمان را در ۲۸ صفحه ترسیم میکند− نه برای نشان دادن به ما، بلکه به دور از ملاحظه، برای اینکه بداند چگونه رفتاری باید با ما داشته باشد.