دولت دوازدهم جمهوری اسلامی، در بدو تشکیلش به خود نام “دولت اعتدال” داده بود و اکنون در روزهای آخر عمرش با سلاح سنگین نظامی به شهروندان معترض حمله میکند، گاز اشکآور و فلفل، گلوله به مردم بیدفاع و بیآب خوزستان شلیک میکند، دستکم ۹ نفر را در عرض ۱۰ روز اعتراضات میکشد، بیش از صد تن از شرکت کنندگان در اعتراضات را بازداشت میکند، به کودک و نوجوان هم رحم نمیکند؛ “دولت اعتدال” جمهوری اسلامی، «طبق دستور رهبری» معترضان خوزستانی و لر را ابتدا مجروح میکند و آنها را، وقتی به بیمارستان رفتند، در آنجا دستگیر و به مکانی نامعلوم انتقال میدهد.
دولت دوازدهم جمهوری اسلامی با ادعای “دولت الکترونیک” آغاز شد و با قطعی برق و خاموشیهای مکرر و بیبرنامهی روزانه، با ایجاد اختلالات گسترده و قطعی در شبکهی اینترنت در هر شهر و روستایی که مردمش قصد اعتراض و یا حمایت از اعتراضات هموطنان خوزستانی خود داشته باشند، واپسین روزهای حکومتش را پشت سر میگذارد.
این اعتراضات از روز پنجشنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۰ در چند شهر استان خوزستان، از جنوب غربی کشور آغاز شدند و روز گذشته، ۲ مردادماه در دهمین روز، پس از سرایت به استانهای بوشهر، اصفهان، البرز، تهران و لرستان، از یک سو به کردستان و شهرهای استان آذربایجان شرقی و اردبیل در شمال غرب و از سوی دیگر به خراسان شمالی در شمال شرق کشور رسیدند. «خیزش تشنگان» امروز به اعتراضات سراسری بدل شده است.
برخورد خشونتبار، سرکوب وحشیانهی مردم توسط نیروی انتظامی و ماموران موسوم به لباس شخصی، کشتار و خونریزی بیرحمانه و بازداشتهای خودسرانه و غیرقانونی، قطعی برق و اینترنت نیز همراه با گسترش اعتراضات به شهرها و استانهای دیگر کشور سرایت میکنند.
دیروز تبریز گسترش اعتراضات و همبستگی با مردم خوزستان را به نمایش گذاشت؛ جمهوری اسلامی نیز گسترش سرکوب وحشیانه و قطعی اینترنت را.
به گزارش هرانا، خبرگزاری فعالان حقوق بشر، دستکم ۳ شهروند به نامهای محمد محمودی، داوود رحیمی و صمد لادوندی در جریان اعتراضات روز گذشته در تبریز توسط نیروهای رژیم بازداشت شدند. ویدیوها و گزارشات منتشر شده در فضای مجازی که اکثرا مربوط به ساعات اولیهی شکلگیری تجمعات اعتراضی مردم تبریز، پیش از قطعی اینترنت در این شهر هستند، نشان میدهند که نیروهای مسلح به ابزار سرکوب و تجهیزات نظامی به مردمی که دست خالی به خیابانها آمده بودند، حمله میکنند و با اعمال خشونت، سعی در پراکنده کردن مردم و جلوگیری از ایجاد تجمع دارند.
سرکوب وحشیانه، تیراندازی، ضرب و شتم و ایجاد جو وحشت، قطعی اینترنت و برق، دامن زدن به اختلافات قومی در جهت ایجاد تفرقه بین مردم ایران و… اگر میتوانستند مانع بروز و گسترش اعتراضات مردمی شوند، در همان خوزستان شده بودند. حال آنکه امروز شاهدیم، این رویکرد فاشیستوئید نتیجهای دقیقا برعکس داده است. امروز اعتراضات دیگر «اعتراضات خوزستان» نیست. اعتراضات سراسریست. امروز دیگر مشکل «آب» نیست، نظام جمهوری اسلامیست. امروز زنی رودرروی ماموران تا دندان مسلح، مشت گره میکند و شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی» سر میدهد. امروز خامنهای را مردم ایذه و یزدانشهر از میان توپ و تانک و فشفشه عبور میدهند و به لقب تهی از شرافتش مشرف میکنند. امروز اعتراض عرب خوزستانی را ترک تبریزی در خیابانهای شهرش فریاد میزند: «آذربایجان اویاقدی، خوزستانا دایاقدی!»
رسانههای حکومتی از «بازگشت آرامش» به استان و «شکست آشوبطلبان و اغتشاشگران» مینویسند. اما هیچکدام تا لحظهی تنظیم این مطلب حتی یک کلمه در مورد تظاهرات بزرگِ دیروزِ مردم تبریز در حمایت و همبستگی با مردم خوزستان چیزی ننوشته.
با وجود اینکه نتبلاکس قطعی و اختلال در اینترنت خوزستان را از زمان آغاز اعتراضات در این استان تائید و مستند کرده، روز گذشته جلیلی، مدیر روابط عمومی شرکت مخابرات استان خوزستان، در پاسخ به خبرنگار روزنامه «پیام ما» این اختلالات را «مشکل فنی در تجهیزات الکترونیکی شبکه مخابرات استان خوزستان» اعلام کرد و گفت «زمان رفع مشکل و وصل شدن شبکه اینترنت مشخص نیست». این روزنامه در گزارش خود به خسارات و آسیبی که قطعی اینترنت به کسب و کار شهروندان خوزستانی میزند نیز اشاره میکند: تراکنشهای مالی برای بسیاری از شهروندان غیرممکن شدهاند، کارتخوانهای کسبه از کار افتادهاند و قطعی اینترنت زندگی و کسب و کار تاکسیرانان اسنپ و تپسی و… حتی معلمان این استان را شدیدا مختل کرده. در این میان اما مدیرعامل شرکت مخابرات خوزستان حتی حاضر به پاسخگویی به سوالات خبرنگاران نیست.
رژیم نه تنها مشکل آب و برق و فقر و بیکاری و نابودی محیط زیست مردم خوزستان را حل نکرده، بلکه مشکلات عدیدهی دیگری هم به آنها اضافه کرده است. سعید احمد آوایی، نماینده دزفول، دیروز در جلسهی ستاد مدیریت بحران و شورای کشاورزی استان خوزستان، برای حل مشکل بیآبی استان، پیشنهاد ساخت یک سد دیگر را داد! پس از سالها سدسازیهای بی رویه توسط قرارگاه خاتمالانبیا و دیگر نهادهای سپاهی و حکومتی که هورالعظیم را به بیابانی بی آب و علف، خوزستان را به منطقهای خشک و سوزان با آب و هوایی شدیدا آلوده تبدیل و مردمش را به کوچ و مهاجرت اجباری وادار کرده، اکنون مقامات رژیم، پیشنهاد ساخت یک سد دیگر را میدهند و باز هم «پیشبینیهای ۵۰ ساله» میکنند.
مردم امروز میدانند مشکل اصلی کجاست. راه حل نهایی آن را هم فهمیدهاند. سرزمین ایران، این آب و خاک تحمل چند سال دیگر نظام جمهوری اسلامی را ندارد. وقتی رژیم همهچیز، سلاح و مزدور سرکوبگر و تجهیزات نظامی و پول و رسانه در اختیار دارد، همبستگی ملی تنها سلاحیست که توان نابودی این نظام ویرانگر را دارد.