«اعزام هیات‌های تجاری متنوع با موضوعات مختلف به آلمان،
    ورود سریع و موفق به بازار آلمان،
    رفع همه احتیاجات، چه به عنوان غرفه‌گذار و چه به عنوان بازدیدکننده در نمایشگاه‌ها،
    خدمات حقوقی: نگران مسائل حقوقی خود در تجارت بین‌المللی نباشید…» با این تبلیغات و اطلاعات، «اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان» خود را در تارنمای رسمی‌اش معرفی می‌کند.
    لوگوی این «اتاق» در بالای همین صفحه، «اعتبار» القا می‌کند؛ برگرفته از لوگوی «اتاق‌های تجارت خارجی آلمان» است.

    بالا: لوگوی »اتاق‌های تجارت خارجی آلمان»، پایین: لوگوی «اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان»

    این «اتاق» در بخش «درباره ما» به تاریخچه‌ی ۴۷ ساله‌ی خود از زمان شروع به کارش در زمان شاه اشاره می‌کند؛ به هیات رئیسه‌ای که ۱۲ عضو دارد: ۶ ایرانی و ۶ آلمانی.

    در سطر نخست آخرین خبرنامه‌ی منتشر شده توسط این «اتاق»، مرگ رئیسی به خوانندگان «تسلیت» گفته می‌شود.

    در بخش خبرهای این تارنما، آخرین خبر تبلیغ «سیرک انتخابات» پیش روی جمهوری اسلامی‌ست. بقیه اخبار «اتاق» از «شکوفایی» و «گل و بلبل» اقتصادی‌ست.

    همین‌ها کافی بود تا شک خبرنگار روزنامه‌ی «فرانکفورتر الگماینه» آلمان، «کریستیان گاینیتس» برانگیخته شود.

    سرپرست بخش اقتصاد این روزنامه در توییتر نوشت:
    می‌خواستیم بدانیم، چرا این «اتاق اقتصادی» پیام‌های رژیم‌پسند ارسال می‌کند. پاسخ غافلگیر کننده بود: این اتاق جعلی‌ست!

    خبرنگار فرانکفورتر الگماینه پیگیر ماجرای ارتباط این «اتاق جعلی جمهوری اسلامی» با «اتاق‌های تجارت خارجی آلمان» شد. پاسخ: سال‌هاست که «اتاق ایران» هیچ ارتباطی با نهاد آلمانی با ۱۵۰ نمایندگی در ۹۳ کشور، ندارد.

    سخنگوی «اتاق صنعت و بازرگانی آلمان» (DIHK) از اینکه اتاق جعلی «ایران و آلمان» از لوگو و نام آنها استفاده می‌کند عصبانی‌ست و می‌گوید که وکیل آنها مهرماه سال گذشته در نامه‌ای رسمی به «اتاق جعلی»، استفاده از نام و نشان این «نهاد آلمانی» را ممنوع کرده. اما این ممنوعیت در آلمان قابلیت اجرای قضایی دارد، نه در ایران. در ایران اجرای قوانین مربوط به برندینگ و حفاظت از نشان تجاری بسیار مشکل است: «دفتر ایرانی، ربطی به اتاق صنعت و بازرگانی آلمان ندارد و به شکل مستقل فعالیت می‌کند.»

    در دو خبرنامه‌ی اخیر «اتاق جعلی بازرگانی و صنایع ایران و آلمان»  در مورد «اعزام هیات تجاری صنعت خودرو، قطعات و صنایع وابسته به شهرهای فرانکفورت و اشتوتگارت آلمان از ۱۷ تا ۲۴ شهریور» می‌خوانیم. بازدید از «نمایشگاه اتومکانیکا» در فرانکفورت، بازدید از «نمایشگاه AMB در اشتوتگارت و بازدید از خط تولید خودروسازان بزرگ آلمانی مثل مرسدس بنز، آئودی، بازدید از موزه پورشه و همچنین بازدید یک هیات اعزامی از نمایشگاه «اینوترنس» در برلین در مهرماه، جزو برنامه‌های این «اتاق جعلی» هستند.

    موضوع جالب اما این است که هیچکدام از برگزارکنندگان این رویدادهای اقتصادی در آلمان، اطلاعی از این برنامه‌ها ندارند. «نمایشگاه فرانکفورت» در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه‌ی «فرانکفورتر الگماینه» می‌نویسد: «ما از اعزام هیات‌های نام‌برده هیچ اطلاعی نداریم» و تاکید می‌کند که این نمایشگاه به تمام «تحریم‌های وضع شده یا حمایت‌شده توسط دولت آلمان» پایبند است. پاسخ «نمایشگاه اشتوتگارت» هم مشابه است: «کسی به ما چیزی در مورد اعزام هیات نگفته»؛ همچنین «نمایشگاه اینوترنس» در برلین: «از اعزام هیات بی‌خبریم!». مرسدس بنز، پورشه و آئودی هم اعلام کرده‌اند: «هیچ درخواستی برای بازدید از سوی هیات ایرانی دریافت نکرده‌اند.»

    آدرس ایمیل اعضای آلمانی هیات رئیسه‌ی «اتاق جعلی» تزئینی هستند. هیچ ایمیلی ارسال نمی‌شود.

    در بخش «پارتنر‌های پریمیوم» نام شرکت هواپیمایی «لوفت‌هانزا» دیده می‌شود. این شرکت پس از پیگیری خبرنگار روزنامه «فرانکفورتر الگماینه» اعلام کرده که از «اتاق جعلی» خواسته نام «لوفت‌هانزا» را حذف کند.

    روزنامه فرانکفورتر الگماینه در مطلب تحقیقی خود گزارش می‌دهد که نه تنها بخش اقتصاد آلمان، بلکه «عفو بین‌الملل آلمان» نیز از این موضوع بسیار ناراحت و برآشفته است. «لنا رورباخ» از «عفو بین‌الملل آلمان» می‌گوید: «بر خلاف تصویری که اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان القا می‌کند، نمی‌توان با جمهوری اسلامی مانند یک کشور هم‌پیمان عادی همچون کشورهای دیگر برخورد کرد. در ایران موارد غیر قابل تصوری از نقض حقوق بشر رخ می‌دهند. رژیم مسئول شکنجه، تعرض و سرکوب دگراندیشان، زنان و اقلیت‌هاست. این رژیم مسئول اعدام‌های بی‌رویه و فله‌ایست.» عرض «تسلیت» در مورد مرگ رئیسی که بر خبرنامه‌ی «اتاق جعلی» نقش بسته، برای «رورباخ» بسیار آزاردهنده است: «رئیسی مستقیما مسئول ناپدیدسازی و اعدام هزاران دگراندیش سیاسی در دهه ۶۰ است. او در جنایات بسیار دیگری دست داشته و یا آنها را نظارت می‌کرده.»

    علاوه بر این موارد تخلف، تقلب و جعل نام و نشان، که در تحقیقات روزنامه‌ی «فرانکفورتر الگماینه» به آنها اشاره شد؛ تحقیقات ما نیز نشان می‌دهد که فعالیت‌های غیرقانونی «اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان» تنها محدود به «بخش اقتصاد» نیست.

    این «اتاق جعلی» با استفاده از اعتبار کذبی که از نام و نشان خود به دست آورده در بزنگاه‌های حساس، نسبت به موضوعات سیاسی در جهت حمایت از رژیم با ماشین پروپاگاندای رژیم همکاری می‌کند.

    به عنوان مثال: پس از حمله‌ی موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل، اروپا و آمریکا اعلام کردند که تحریم‌ها علیه رژیم را شدیدتر و گسترده‌تر خواهند کرد.  ۲۹ فروردین خبرگزاری رویترز در خبری موضع «اتاق جعلی» که نه تنها هیچگونه اعتبار حقوقی ندارد، بلکه متخلف و غیرقانونی نیز هست را بر علیه تحریم‌های غرب منتشر کرد. در این خبر با اعلام مخالفت «اتاق بازرگانی ایران و آلمان» با تحریم‌ها آمده بود: «این اقدام به منظور پوشاندن فقدان تاثیرگذاری اروپا است[…] نقش‌آفرینان اصلی کماکان در واشنگتن هستند و نقش پکن روز به روز پررنگ‌تر می‌شود.»

    خبرسازی «اتاق جعلی» که توسط یک رسانه‌ی معتبر بین‌المللی بازتاب یافته یود، بلافاصله روی خروجی خبرگزاری‌های وابسته به سپاه و نهادهای حکومتی مثل خبرگزاری فارس و همشهری و تهران تایمز و … غیره قرار گرفت:

    در پژوهش‌های «پروپاگاندا» الگویی وجود دارد به نام «الگوی منبع مشروعیت دهنده». در این الگو که شیوه‌ی تزریق «اطلاعات غلط» و یا «موضع تبلیغی» توسط دستگاه‌های پروپاگاندا را به نمایش می‌گذارد، پروپاگاندیست (P) در ابتدا پیام (M1) را، بدون اینکه مخاطب (R) آگاه شود، مخفیانه نزد منبع خبری (P2) می‌کارد. منبع خبری (P2) پیام را تحلیل و تفسیر می‌کند و به عنوان پیام۲ (M2) منتشر می‌کند. حال پروپاگاندیست پیام ۲ را دریافت و تفسیر کرده و به شکل پیام ۳ (M3) به مخاطب (R) عرضه می‌کند.


    Legitimizing source model، منبع: Propaganda and Persuasion,
    O’Donnell & Jowett, 2012

    در مورد بالا «اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان» به عنوان «پروپاگاندیست (p) ایفای نقش می‌کند و خبر را در رویترز «می‌کارد»؛ خبری که دستگاه پروپاگاندای رژیم آن را ترجمه و تحلیل کرد و نکات دیگری هم به آن افزود و به خورد مخاطب داد.

    شاهین اصغری، رئیس «اتاق جعلی» در آخرین توییتش بدون اشاره به تخلفات ارتکابی، در توییتی «ابراز خوشحالی» کرد که فعالیت‌های «اتاق جعلی» تحت نظارتش بهترین روزهایش را سپری می‌کند:

    شاید نمی‌داند که روزهای «فعالیت قانونی»‌ این «اتاق پروپاگاندا» دیگر سپری شده.

    اتاق «جعلی» بازرگانی و صنایع ایران و آلمان و نقش آن در دستگاه پروپاگاندای برون‌مرزی رژیم

    نکات:

    • دزدی اعتبار از طریق استفاده غیرقانونی از نام و نشان نهاد آلمانی
    • برگزارکنندگان رویدادهای اقتصادی اطلاعی از برنامه‌های ادعایی توسط «اتاق جعلی بازرگانی و صنایع ایران و آلمان» ندارند
    • هیچ ارتباطی بین «اتاق‌های تجارت خارجی آلمان» و «اتاق جعلی جمهوری اسلامی» وجود ندارد
    • «اتاق جعلی» برای ماشین پروپاگاندای رژیم فعالیت سیاسی می‌کند